به گزارش پایگاه فرهنگی اجتماعی آحاد، از دیدگاه شهید بهشتی اساس حکومت مطلوب مراعات مصالح مادی و معنوی، برای همه نسل ها و زمان ها است. از انواع حکومت ها تنها حاکمیت دینی مدعی داشتن این ویژگی ها است که برخلاف سایر حکومت ها که روابط مردم و حکومت مد نظر است، روابط خدا و بندگان مطرح می باشد.
تأمین مصالح و ضمانت آن، برگزیده بودن حکومت، دخالت اراده مردم در نصب و عزل حکومت و تعیین برنامه از اموری است که خداوند تعیین می نماید. ضامن بودن خدا نیز به این معنی است که از جانب خود، حکومتی بر مردم فرستاده است؛ هر چند هنگام تعیین حکومت، اراده مردم دخیل نبوده اما پس از آن که به اراده خداوند تعیین گردید، بدین معنی نیست که حکومتی مخالف اراده مردم به آنان تحمیل گردد. کسی که از جانب خدا به حکومت منصوب گشته است، مصالح عمومی (مصلحت مادی، معنوی، اخلاقی و دینی کل جامعه بشری در طول زمان ها) را به بهترین وجه ممکن تأمین می نماید.
هدف از بعثت پیامبران آماده سازی جامعه برای حکومت الهی است. از دیدگاه شهید بهشتی گویاترین نامی که برای نظام سیاسی اسلام می توان انتخاب نمود، «نظام امت و امامت» است که به علت عدم آشنایی توده مردم در زمان انقلاب ایران عناوین «حکومت اسلامی» و «جمهوری اسلامی» برای آن انتخاب شد.
در این نظام ناس با امت تفاوت دارد. برپایه اعتقاد به اسلام گروهی با نام امت به وجود می آیند که به لحاظ مبانی عقیدتی و عمل به اسلام نیاز به امامت دارند که از جانب خداوند به پیامبران و سپس امامان معصوم منصوص واگذار شده است.در ا ین نظام صلاح کل مردم جهان مد نظر بوده و امت، حامل این مسؤولیت می باشد.
در عصر غیبت و عدم دسترسی مردم به حکومت علم و عدل توسط امام معصوم، شؤون غیر اختصاصی امامت به کسانی که شرایط آن را داشته باشند، منتقل می شود. این شرایط، اکتسابی و در دسترس همه است.
کتاب مبانی نظری قانون اساسی، شهید بهشتی، تهران، نشر روزنه، 1394، صص ،15-16