به گزارش خبرنگار پایگاه فرهنگی اجتماعی آحاد، محمدهانی ایرانمنش، در گردهمایی گروههای مردمی و کنشگران اجتماعی مطرح کرد:
وظیفه اول جهادیها!
اینجا است که اساساً سبک و سیاق حرکت گروههای جهادی تغییر میکند؛ در دیدار جهادیها آقا میگوید: بالاتر از این محرومیتهایی که شما شمردید یک محرومیت دیگر هم هست که او از اینها خیلی بالاتر است و وظیفه اول جهادیها این است که اول آن محرومیت را رفع کنند. خود این آدمها در میدان حل مسئله و حل محرومیت خودشان نیستند. این محرومیت خیلی بدتر از این است که شغل ندارند، خیلی بدتر از این است که معتادند، مسئله اول گروه جهادی میشود این مسئله، رفع این محرومیت. این یعنی یک تحول در منطق پیشرفت، این تحول، تغییر نگرش میخواهد، تغییر نگاه، میدان، روش، فناوری و… میخواهد؛ و اینجا است که نگاه ما به جریان و مسئله و حل مسئله تغییر میکند، کلاً یک بازی جدیدی در مسئله و حل مسئله ایجاد میشود.
از گروه جهادیای میپرسیم مسئله کانونی شما چیست؟ میگوید “اعتیاد”، از گروه جهاد پیشرفت میپرسیم، میگوید: اعتیاد مهم است ولی چرا اراده جمعی برای از بین بردن اعتیاد شکل نگرفته؟ مسئله مهم آن اراده جمعی است. این گروه نوع مواجه اش با نظام مسائل فرق میکند. تعاون اجتماعی، در میان بودن جوانان، اینها میشود مسائل اصلی که من باید چارهای برای آن بیاندیشم و مسئله یابی من، نظام حل مسئله من، ریشهیابی مسائل، همه دستخوش تغییر میشود. در منطقه چرا دستخوش تغییر میشود؟ زیرا اساساً نگرش من به مسئله فرق میکند، سبک و سیاق من به صحنه تغییر میکند، ما بارها با بچههای جهادی این را در کارگاههایی آزمایش کردیم که وقتی نگرش به صحنه تغییر کند اساساً سبک نگاه، آگاهی، تحلیل اجتماعی و کنش دستخوش تغییر میشود.
باید یاد بگیریم به صحنه با دیدگاه پیشرفت نگاه کنیم. توسعه به ما سبک نگرشی داده است که بر اساس آن نمیتوانیم کار بکنیم، توسعه به ما یاد داده محروم یعنی آسیب اجتماعی. بر اساس منطق توسعه ما به محروم میگوییم قشر آسیبپذیر اما منطق امام به ما میگوید محروم یعنی همین پابرهنگان، همینها هستند که انقلاب کردند همینها هستند که پای انقلاب ایستادند، همینها هستند که انقلاب را به مقاصد خود خواهند رساند و این نوع نگرش باعث تغییر نگاه میشود، نگاه استعداد یابانه میشود و در منطق کلانش، من میخواهم مسائل بزرگ را با محرومین حل بکنم، این نگرش به صحنه از زمین تا آسمان فرق میکند.
عنصر جهادی کاملاً نظام مسائلش تغییر میکند، ریشهیابی مسائلش تغییر میکند، حل مسائلش تغییر میکند، به یک منطق جدید.
باید این را یاد بگیریم باهم تمرین و تعاون کنیم تا بتوانیم خودمان را از این سیطره استعمار زده توسعه خارج کنیم و در منطق تمدن اسلامی پیشرفت بنگریم، آنوقت میتوانیم تکانهای تحولی خلق کنیم.