به گزارش خبرنگار پایگاه فرهنگی اجتماعی آحاد، فاطمه زهرا بختیاری، نویسنده و معلم، طی یادداشتی به بررسی اصول انتقاد و رویکرد انتقادی حلقه های میانی در کلام رهبر انقلاب پرداخته است که در ادامه مطالعه می نمایید:
آنچه رهبر انقلاب در بخشی دیدار دانشجویی خرداد 98 موکدا به آن تاکید کردند، «روش و چگونگی انتقاد» بود. جنبه های مختلف انتقاد درست و اختصاصا «به کارگیری صحیح لفظ» در جلسه مذکور به دفعات مطرح شد. «در تعبیرها یک مقداری دقّت بشود؛ چون بیدقّتی در بیان و در تعبیر و مانند اینها ممکن است علاوه بر مؤاخذهی خدایی، تأثیرات خارجیاش هم مطلوب نباشد؛ با دقّت بایستی انتقاد کرد. این روحیهی نشاط و طلبکاری خیلی خوب است.»
به این بهانه به مرور اصول انتقاد و رویکرد انتقادی حلقه های میانی میپردازیم که با توجه به منویات رهبری نباید منجر به آنارشیسم و ساختارستیزی یا ساختارگریزی شود و درواقع به اصلاح ساختار بینجامد. اسفند 77 رهبر معظم انقلاب نقد را این طور تعریف میکنند:
«انتقاد معنایش چیست؟ انتقاد اگر معنایش عیب جویی است، این نه چیز خوبی است، نه خیلی هنر زیادی میخواهد، نه خیلی اطّلاعات میخواهد؛ بلکه انسان با بیاطّلاعی، بهتر هم میتواند انتقاد کند؛ نقد، یعنی عیارسنجی؛ یعنی یک چیز خوب را آدم ببیند که خوب است، یک چیز بد را ببیند که بد است. اگر این شد، آن وقت نقاط خوب را که دید، با نقاط بد جمع بندی میکند، آنگاه از جمع بندی باید دید چه حاصل میشود.»
- اولین اصلی که باعث سازندگی نقد میشود، دلسوزی است. اگر نیت ما از نقد، عوامل منفی مثل حسادت، تفرقه اندازی و… باشد یقینا نتیجهای مثبت در بر نخواهد داشت. هر کسی آن دِرَود عاقبت کار که کشت. آنچه باید به دنبالش باشیم اثرگذاری و ایجاد تغییر و تحول در نقاطی است که ضعف یا اشکالی مانع از بهره وری کامل و بهینه میشود.
- همچنین جهت نقد مهم است. باید پیش از بیان انتقاد اندیشید که این عیارسنجی به اصلاح ساختار و روش و منش میپردازد یا اصول را زیر سوال میبرد؟ «اگر بخشهای مختلف، گوشههای گوناگون و سیاستهای مختلف را مورد نقد و انتقاد قرار دهند، چیز بدی نیست. یک کسی حرفی را میزند، یک کسی هم جواب او را میدهد، قضیه تمام میشود؛ اما اگر کسی بخواهد با نوشته خود، اساس و پایههای اصلی نظام را، آینده این ملت و کشور و مشروعیت این نظام را در ذهن مردم متزلزل کند، این خیانت و براندازی است. دشمنی و براندازی، یک حرف است و حرف مخالف زدن یک حرف دیگر است.» بنابراین طبق این نکته سنجی در مهرماه 77، به خوبی روشن میشود کدام جهت گیریهای به ظاهر منتقدانه به خیانت منجر میشود. جهت نقد باید معطوف به اصلاح و سازماندهی تمام قوا برای دست یابی به تمدن پیشرفته اسلامی باشد و هر آنچه خارج از این هدف کلان تعریف شود، خود دچار ایرادات اساسی است.
- دقت در شیوه بیان نقد هم مهم است. هوشمندی در ارائه آنچه مطلوب است مانع از آن خواهد شد که اصل نقد با محکوم کردن منتقد نقض غرض شود و درستی آن از بنیان زیر سوال برود و این مهم برنمیآید مگر از ذهنهای فعال و زبانهای گویا. «یکی اینکه در انتقادها سعی کنید که نقطه ضعف به طرف مقابلتان ندهید؛ یعنی جوری حرف نزنید که بتوانند شما را در مرجع قضائی محکوم کنند؛ این را توجّه داشته [باشید]؛ من شاید یک بار، یا دو بار دیگر در جمع جوانها این را تذکّر دادهام؛ توجّه داشته باشید جوری حرف نزنید که مورد استفادهی طرف مقابل قرار بگیرد برای محکوم کردن قضائی شما.»
4. چهارمین نکته ناظر به صحت انتقاد و رعایت انصاف است. نگاه صفر و صدی و نفی یا اثبات کامل فرد یا مجموعه، رویکرد غلطی است که باز هم موجب اشکال به اصل انتقاد میشود و آنچه مطرح میشود را عقیم میگذارد. چنان که در سخنرانی مورد بحث تاکید میشود:
«از افراط و تفریط در بیان بپرهیزید. شما ملاحظه کنید در قرآن وقتی دربارهی مثلاً فرض کنید کفّار و مخالفین پیغمبر یک مطلبی را بیان میکند، بعد میگوید: وَلکِنَّ اَکثَرَهُم یَجهَلون؛ نمیگوید «و لکنّهم یجهلون»، میگوید: اَکثَرَهُم یَجهَلون، یعنی یک عدّهای هم در بینشان هستند که محکوم به این حکم نیستند. این جور نباشد که شما به طور قاطع یک مجموعه را نفی کنید یا اِشکالی بر آنها وارد کنید؛ در حالی که ممکن است بعضی از اینها مشمول این اِشکال شماها نباشند.»
- وهله بعدی مواجهه با نقد و پذیرش بزرگوارانه آن است که نشانه مناعت طبع شنونده و حسن نیتش در جهت اصلاح، بهبود و ارتقاست که هیچ شخص و مجموعهای تماما بی نقص نیست. اهمیت این مهم در خواص و نخبگان و علی الخصوص مسئولین بیش از عامه مردم است چرا که تاثیر و نقش الگویی آنان نیز با عامه مردم تفاوت چشمگیر دارد:
«لازم است جلسات نقد و پرسش و پاسخ میان مسئولین و دانشگاهیان تشکیل شود… مسئولان حضور را در میان مجامع دانشگاهی بپذیرند، انتقاد دلسوزانه را بپذیرند. انسان واقعاً از این نظرات استفاده میکند. مسئولان از این کار ابا نداشته باشند؛ انتقاد عالمانه را، انتقاد سازنده را بپذیرند. هر کسی یک حرف انتقادی زد، فوراً نگوئیم او با نظام مخالف است، او چنین است؛ نه، خیلی از نظرات انتقادیِ گزنده از روی دلسوزی است. انسان باید ببوسد آن دهنی را که از روی دلسوزی انتقاد میکند. این از ناحیهی مسئولان، که مسئولان این وظیفه را دارند. البته استادان محترم هم باید بدانند که تخریب نشود. بیان انتقادی با تخریب فرق میکند؛ بیان انتقادی با کامل کردن پازل دشمن فرق میکند؛ با بدبین کردن مردم یا گستردن بدبینی در فضای عمومی کشور فرق میکند.»
- پس از بیان نقد، مسئله اساسی و سرنوشت ساز اجراست! تنها با اصلاح و تغییر بجا میتوان اجر منتقد را پرداخت و به دغدغه دلسوزانه او پاسخ درست داد. «انتقاد باید به معنی عزم و نیت برای پیمودن آیندهی پرتلاش و افتخارآمیز باشد، نه به معنای سیاهنمائی و منفیبافی و بیانصافی.» با توجه به اینکه همواره مردم از ابتدای انقلاب تاکنون با نقش آفرینی حلقه های میانی، خود اصلاحگر ساختارها و تعیین کننده روشها بوده اند، و همچنین با ایمان به هدف سازنده و جهت تمدن ساز منتقد از بیان اشکالات، میتوان با دلی آرام و قلبی مطمئن مرحله اجرا را نیز به دست مردم سپرد و با نظارتی صحیح، تمدن انسان ساز اسلامی را زمینه سازی کرد.