به گزارش آحاد، شریف لکزایی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چندی قبل در هماندیشی «مردم علیه پوپولیسم» گفت: نقش پررنگ و حضور چشمگیر مردم در انقلاب اسلامی و بعد جمهوری اسلامی، محل تامل، تبیین و تدقیق است البته نام جمهوری اسلامی از ابتدا هم محل مناقشه بوده است و امروز هم این مناقشه تداوم دارد و وقتی از امام در این باره میپرسند، میفرمایند مراد من از جمهوری همان جمهوری است که در همه جا وجود دارد.
وی افزود: به نظر بنده جمهوریت در همه دنیا، یک وجود بیشتر ندارد یعنی جمهوری ما که با ایران اسلامی پیوند خورد از لحاظ وجودی با همه جمهوریهایی که در همه جا هست واجد ویژگیهای یکسانی است ولی آنچه که بین این جمهوریها، تمایزاتی را ایجاد میکند، وجه ماهیتی است که هر کدام از آنها دارند مانند جمهوری اسلامی در ایران یا جمهوریهای لیبرال دموکراسی در غرب.
وی با بیان اینکه وجه برجسته این جمهوری آن است که فردی چون امام که با مسائل فلسفی آشنایی کاملی دارند به این مسئله ورود کردهاند، افزود: آنچه که به صورت عام از مفهوم جمهوری برداشت میشود نوع خاصی از حکومت است که مردم نقش اساسی و مهمی در تعیین سرنوشت کشورشان دارند، به تعبیر دیگر، یکی از ابزارهای مهم این جمهوریها آن است که مردم مستقیم یا غیرمستقیم مناصبی را در اختیار افراد خاص و برگزیده قرار میدهند تا آنها کشور را اداره کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه فرمایش امام ناظر به این مسئله است که مردم میتوانند در سرنوشت خودشان مؤثر واقع شوند، تصریح کرد: پرسش اولیه در این باره آن است که آیا جامعه مطلوب اسلامی توسط افراد خاصی پدید میآید و مردم باید منتظر باشند این جامعه پدید آید و از مواهب آن استفاده کنند یا اینکه خود مردم در ایجاد آن نقش دارند؟ و حضورشان به آن خلق و هستی میبخشد.
حضور مردم در عرصه سیاسی ضروری است
وی تاکید کرد: با نگاه امام به عنوان استاد فلسفه اسلامی، براساس حکمت متعالیه، جامعه اسلامی باید واجد نظام فلسفی و فلسفه سیاسی مخصوص به خود باشد ولی عینیت و تحقق آن حتما با حضور مردم محقق خواهد شد و راهی جز این نیست.
لکزایی اضافه کرد: دستگاههای فلسفی، پایههای بنیادی و مهم را برای حرکت مطلوب جامعه ایجاد میکنند که در انقلاب اسلامی ایران، حکمت متعالیه این نقش را ایفا کرد و امام براساس فلسفه سیاسی حکمت متعالیه هدایت و رهبری جامعه را بر عهده گرفتند.
وی تاکید کرد: مردم با آگاهی و کاربست این معرفت به سمت ایجاد جامعه مطلوب حرکت کرده و خلق و هستی به جامعه اسلامی میدهند و وقتی خیرات در این جامعه بسط یافت و تعاون مؤثر بین مردم و طبقات مختلف شکل گرفت به این معناست که امور عمومی در جامعه توسط مردم انجام میشود که در برخی موارد مستقیم و در مواردی هم غیرمستقیم است و بر این اساس یعنی حمایت و حضور مردم، جامعه به سمت آرمانشهر مطلوب حرکت میکند.
دولت نبوی؛ نمونه موفق جامعه اسلامی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه اگر بخواهیم وجه حضور مردم را در خلق یک جامعه جدید مورد توجه قرار دهیم اولین شاهد و نمونه، تاسیس اولین دولت اسلامی توسط پیامبر(ص) است، گفت: دولت پیامبر(ص) با وجود قلت مسلمین، با حضور مردم در یثرب شکل گرفت و این یک نمونه موفق از حضور مردم و ایجاد یک پدیده و نظم جدید بوده است. البته در ادامه در نگاههای شیعه وجه تاریخی غیرموفقی هم به خاطر عدم تداوم حضور مردم را سراغ داریم که سبب شد تا بعد از وفات پیامبر(ص) انحراف ایجاد شود و بعد از علی(ع) هم به علت عدم حمایت مردم، ائمه(ع) موفق به تشکیل حکومت اسلامی نشدند.
لکزایی بیان کرد: در دوره معاصر هم نمونه موفق آن را در پیروزی انقلاب اسلامی با رهبری امام و حضور مردم و سیل نخبگان عرصههای مختلف شاهدیم و در هشت سال دفاع مقدس هم این مسئله تداوم یافته است. از نظر بنده، این وجه فلسفی به فلسفه جسمانیالحدوث برگشت دارد که میتوان به بحث جدیدتری در ادامه آن بپردازیم که همان بحث جسمانیالحضور است که از واقعیت عینی حضور مردم سخن میگوید.
وی با بیان اینکه روحانیالحضورِ ارزشهای مطرح شده در انقلاب باعث پیدایش جمهوری اسلامی و استقلال و آزادی شد، اظهار کرد: در بحث سفر چهارم اسفار عقلیه هم میتوانیم این امتداد را شاهد باشیم یعنی حکیم الهی جز با حضور در بین مردم نمیتواند سفرهای چهارگانه عقلانی خود را سپری کند؛ در اینجا حضور مردم و حمایت از رهبر مطرح است و البته اکنون که نظام اسلامی شکل گرفته است باید زمینه نهادمندی حضور مردم، ایجاد و نیروی انسانی لازم هم تربیت شود.
حضور مردم در انقلاب، امری اساسی است
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: جامعه مطلوب اسلامی جز با حضور مردم شکل نمیگیرد و البته حضور رهبر لازم ولی ناکافی است؛ چیزی که در انقلاب اسلامی هم به آن از سوی امامین انقلاب اشاره شده است این است که حضور مردم، اساسی است و امروز هم به این تداوم حضور نیاز داریم.
لکزایی افزود: تجربه ملاصدرا این است که وقتی او از امکان حمایت مردم و نخبگان بهره ندارد و حتی از حمایتهای دو استاد خود یعنی شیخ بهایی و میرداماد بهرهمند نیست مرکز علمی خود را در اصفهان رها میکند و به کهک پناه میبرد و ۱۵ سال هم طول کشید تا دستگاه معرفتی خود را تبیین کند.
وی تاکید کرد: اما در عصر جدید، حضرت امام(ره) گرچه در دهه ۴۰ و در آغاز فعالیت خود به تبعید ۱۵ ساله رفتند ولی وقتی فضا فراهم و موانع برطرف شد، رنگ و بوی دیگری گرفت و جسمانیالحضوری مردم که رخ داد امکان رهبری و ایجاد انقلاب هم فراهم شد لذا امام با رهبری حکیمانه خود و براساس جسمانیالحضوری مردم، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را رقم زدند.
چارهای جز نقشدادن به مردم نیست
لکزایی با بیان اینکه در مباحث حکمی و سیاست متعالیه ما چارهای از اینکه به مردم بپردازیم و به آنان نقش بدهیم نداریم، توضیح داد: این مسئله در دوران انقلاب اسلامی، نظریهپردازی هم شده است و حتی در کنار جسمانیالحضوری در امتداد جسمانیالحدوثی، بحث حرکت جوهری ارادی هم در اینجا وارد میشود یعنی اگر بخواهیم فضای متفاوتی در جامعه شکل بگیرد و تدام یابد، حضور مردم میتواند باعث گشایش بیشتر و رونق فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شود و پیشرفتهای بیشتری را شاهد باشیم.