به گزارش پایگاه فرهنگی اجتماعی آحاد، حجت الاسلام علیرضا محمدلو، طی یادداشتی به بررسی دلالتهای ده گانه انتخابات اخیر در سپهر سیاسی کشور پرداخته است که در ادامه مطالعه می نمایید:
خروجی انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی، یک تجربه سیاسی بزرگ در تنگنای شناختی_تبیینی نظام بود و دلالت های مثکثری در پی داشت که برخی از لایههای معناییاش را از نظر میگذرانیم؛
1 دوقطبی چپ و راست کلاسیک که گاهی اخلاق و عقلانیت را قربانی هیجان و رقابت میکردند، خاموش یا کم رمق بود ولی رقابت و تنوع ناشی از خوانشهای متفاوت از کارآمدی و انقلابیگری هم وجود داشت و تنور انتخابات را داغ نگه داشت.
2 در شلوغی و آنارشی لیست ها و ناشناس بودن خیلی از افراد، ترکیبی از اسامی لیست ها به مجلس راه یافتند و #هژمونی_تک_لیستی فرو افتاد که حاکی از رشد سیاسی و بلوغ انتخابات بود.
3 #سوابق و کارآمدی و میزان صداقت و صراحت چهره ها از وعدهها و رویاها و تبلیغات فریبنده، تعیین کنندهتر بود و گذشته نقد(بد یا خوب) بر آینده نسیه غلبه داشت و رای موافق یا مخالف را مشخص میکرد.
4 سیاست هم تاحدودی به یک ثبات و اهمیت و اصالت رسید و از سایه اقتصاد و… خارج شد. در واقع کم رمقی واقعی یا ذهنی و روایی اقتصاد جامعه، سیاست را از رونق نینداخت هرچند زخم هایی برداشته بود ولی تبدیل شدن سیاست به یک متغیر مستقل هم یک رشد اجتماعی غیرقابل اغماض است.
5 جرقه حلقههای میانی در سیاست زده شد و اندیشکده های مردم نهاد و موسسات خودجوش از پیج ها و سلبریتی ها و سکوهای مجازی در راهبری افکارعمومی و غربال و راستی آزمایی لیست ها در شهرها و استان های تعیین کننده سبقت گرفت.
6 همانگونه که از عصر رسانههای جمعی و رسمی(ذهنیتساز) به دوره #رسانههای_اجتماعی و غیررسمی(عینیت پرداز) گذر کرده ایم، عرصه سیاست هم به حوزه عمومی نزدیکتر شد و شناخت ها و تشخیص ها و اعتمادهای گزینشی متکثر مردمنهاد، از عنصر تبلیغات و کلیشه پیشکسوتی و رانت و عقبه تعیین کننده، پیشی گرفت.
7 هرچند که پسمانده جنگ روایتها و عملیات روانی سنگین بیگانه در کاهش تبلور یا عدم افزایش جمهوریت نسبت به دوره قبلی مجلس موثر بود، اما اراده و تشخیص و ارتکاز عمومی بر پیشبینی های مسموم بیگانه غلبه یافت(هر متن و پیام و کنش سیاسی را از حیث کم و کیف، علی القاعده در زمینه و نسبت با شرایطش باید تحلیل نمود).
8 چهره های #جوان و تازهای به عرصه حکمرانی معرفی شدند و به مجلس راه یافتند که یک پوست اندازی سیاسی در سطح کارگزاران می تواند تعبیر شود و سوخت و ساز جوانگرایی در ساخت اجتماعی را باید به فال نیک گرفت.
9 در برخی حوزه ها و استان ها، ریختار سیاسی از حالت جریانی و حزبی به مدل گفتمانی و ادبیات دانشی_انضمامی تغییر وضعیت داد و یک طلیعه نخبگانی در سپهر سیاسی کشور فارغ از ارزشگذاری آن گفتمان می تواند تلقی شود.
10 نهایتا اینکه “حرکت عمومی” به عنوان ایده “حکمرانی مردمپایه”در اندیشه رهبرانقلاب، فناوری “حلقه های میانی” را به عنوان نسخه بدیل جامعه شبکهای و آلترناتیو جامعه مدنی با ماموریت “توان بخشی معرفتی”،گفتگوی خلاق و زیست جدی و بدون پارازیت در حوزه عمومی برای جلب مشارکت ساری و سیال سیاسی و اجتماعی نیاز دارد.