به گزارش پایگاه فرهنگی اجتماعی آحاد، شهید بهشتی در کتاب مبانی نظری قانون اساسی در بیان شاخصه های حکومت مطلوب، مواردی را ذکر می کند که حاکی از اهمیت ایفای نقش توسط مردم در حکومت می باشد که در ادامه می توانید مطالعه بفرمایید.
ایشان می فرماید: تعیین پیامبران و امامان از جانب خداوند هر چند تعیینی است، اما تحمیلی نمی باشد و ایمان مردم اطاعت از آنان را به دنبال می آورد. درعصر غیبت نیز امامت نه تعیینی است و نه تحمیلی، بلکه شناختنی، پذیرفتنی و یا انتخابی است. در رأس طرح اسلام برای «مدیریت جامعه» اصول عقیدتی و عملی اسلام بر اساس کتاب و سنت وجود دارد که پیامبر، امام و نایب امام باید مطابق آن عمل نمایند.
در اسلام امتیاز طبقاتی وجود نداشته و ملاک به دست آوردن مشاغل و مناصب، شایستگی شخصی، معلومات، صفات و ملکات لازم برای تصدی آن است نه عامل خانوادگی و ارثی. برخی از اهل تسنن خلافت را مخصوص قریش، برخی بنی هاشم و تعدادی از فرق شیعه مخصوص خاندان علی(ع) می دانند. طبق عقیده شیعه دوازده امامی، امامت حق انحصاری خانواده نمی باشد، بلکه حق اختصاصی دوازده نفر معین از خاندان امام علی(ع) آن هم به علت انحصار در موهبت الهی یعنی علم مرتبط به وحی، تقوا و عصمت آن ها است و نظیر انحصار مقام نبوت در افراد معین با صفات و مشخصات معین است، بدون آن که جنبه امتیاز طبقاتی داشته باشد.
در اسلام شکل خاصی برای مدیریت جامعه ارائه نشده است و در زمان، مکان و شرایط مختلف می تواند با رعایت اصول مذکور شکل خاصی پیدا کند. البته نظام پادشاهی به علت آن که تعیین و تحمیل در آن وجود دارد، قابل قبول نیست.
آنچه در اسلام وجود دارد یک سلسله تکالیف واجب یا مستحب عمومی است که برخی عینی و اغلب کفایی است. وجوب کفایی یا مسؤولیت مشترک اجتماعی و تأمین نیازمندی های مادی و معنوی جامعه مسلمین بر همه واجب است و تمام کسانی که می توانسته اند به تأمین آن اقدام کنند و نکرده اند، مسؤولند و مورد مؤاخذه قرار می گیرند. از آن جا که یک نفر نمی تواند در تأمین همه نیازمندی ها به طور مستقیم تلاش کند، هر دسته باید به کاری که بهتر از عهده اش بر می آید، بپردازد.
کتاب مبانی نظری قانون اساسی، شهید بهشتی، نشر روزنه، 1394، ص21