به گزارش خبرنگار پایگاه فرهنگی اجتماعی آحاد، محمدهانی ایرانمنش، در گردهمایی گروههای مردمی و کنشگران اجتماعی مطرح کرد:
من وقتی بخواهم مردم را بیاورم با نگاه آسیب شناسانه میآورم، وقتی نگاه آسیب شناسانه در ذهنم غلبه دارد یعنی وقتی به من میگویند به فلان روستا برو و هنگامیکه میگویند چرا دارید به این منطقه میروید میگویم: اینجا فقر و اعتیاد است، اینجا زن سرپرست خانواده است، بزه به این صورت است و…
کسی نمیگوید اینجا بچههای بااستعدادی دارد، اینجا زنان این استعدادها را دارا هستند، این هنرها اینجا وجود دارد و … به همین دلیل ضرورت دارد که من به این منطقه بروم. اینجا چون منِ جهادی قرار است استعدادها و توانمندیهای گروههای مردم را استخراج کنیم؛ وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول» کنم، النّاسُ مَعادِنُ كمَعادِنِ الذَّهَبِ و الفِضَّةِ مردم معدناند، مثل معدن طلا و مس. کار من استخراج این معادن است. بروم این طلا و مسها را پیدا بکنم و استخراج کنم آنها را، اما ما اصلاً راجع طلا و مسها صحبت نمیکنیم همه راجع خاک و خاکهای بیارزش صحبت میکنیم، به همین دلیل اغلب گروه های جهادی نگاه آسیب شناسانه پیدا میکنند نه نگاه استعداد یابانه. ولی شما اگر بدانید که آن مسئله را باید با خود آن مردم حل بکنید، بهشدت نگاه استعداد یابانه پیدا میکنید، استعداد توان حل مسئله را پیدا میکنید، توان اجتماعیاش مردم را پیدا میکنید، به همین خاطر شما غالباً قبل از اینکه به مسئله بپردازید به حرکت عمومی میپردازید، به تحلیل خود از وضعیت اجتماعی، به زنده کردن جامعه و به شکلدهی جوامع فکر میکنید.
تسهیل گر یا قیام گر؟
اول جوامع آن منطقه کجا هستند؟ چرا در میدان حضور ندارند؟ کجا جمع میشوند؟ این مردم را چگونه میتوان دورهم جمع کرد؟ چگونه حس حل مسئله را به آنها بدهم؟ آنوقت من بهجای تسهیل گر قیام گر میشوم.
تسهیل گر میگوید من طرح توسعه دارم، جوامع مقاومتهایی در مقابلش دارند و من باید بیایم تسهیل کنم تا طرح توسعه در جامعه پیش برود، باید تابآوری اجتماعی را بشکنم و همراهی را برای طرح توسعه جلو ببرم. ولی قیام گر میگوید من اول باید جامعه را زنده و بیدار کنم و بیداری اسلامی و انسانی در آن رقم بخورد؛ جوامع میتوانند بیدار شوند و خودشان محور تحولشان بشوند.