نشریه دیجیتالی نفس عمیق | پیش شماره اول

دریچه ای به سوی تحقق حرکت عمومی

نفس عمیق

راه و رسم کنشگری به سبک حلقه های میانی و جوان متعهد انقلابی!

حجت الاسلام جواد بهشتی پور، مدیر کل روابط عمومی حوزه های علمیه خواهران کشور از جمله چهره هایی هست که در موضوع حرکت عمومی کار کرده و حرف های شنیدنی بسیاری دارد. این بار طی گفتگوی کوتاه سوالاتی را مطرح کردیم که شما را به مطالعه آنها و پاسخ هایی که دریافت کردیم دعوت می کنیم:

نفس عمیق: چرا محور حرکت عمومی یک جوان متعهد است طبعا؟ جوان متعهد یعنی جوان حزب اللهی؟

مقام معظم رهبری در سخنرانی 1/3/98 نقشه عملیاتی پیاده سازی گام دوم انقلاب را مطرح می کنند. ایشان در این سخنرانی حرکت عمومی را به عنوان راهبرد اصلی رسیدن به اهداف و چشم انداز این بیانیه که مهمترین آن تحقق تمدن نوین اسلامی است، عنوان می کنند. آنچه از مجموع سخنان ایشان در سال های اخیر برداشت می شود، این است که حرکت عمومی نه به عنوان یکی از راه ها بلکه به عنوان تنها راه رسیدن به اهداف در شرایط کنونی مطرح می شود یعنی اگر ما بخواهیم به یک جامعه اسلامی و جامعه مهدوی برسیم و اگر بخواهیم به تمدن نوین اسلامی که همانا زمینه سازی برای ظهور امام زمان (عج) برسیم باید مردم در صحنه حاضر شوند و یک حرکت عمومی منضبط و جهت دار به سمت چشم انداز تحقق پیدا می کند.

محور این حرکت عمومی می بایست جوان مومن، متعهد و انقلابی باشد؛ بنابراین بنا به فرمایش حضرت آقا رسیدن به چشم انداز مد نظر محقق نمی شود مگر با سرعت بخشی، انضباط و جهت گیری حرکت عمومی و این حرکت عمومی طبیعتا با محوریت جوان متعهد حزب اللهی باید شکل گیرد. رهبری در فرمایشات خود بارها به این نکته اشاره کرده اند که مردم ایران مومن هستند اما این مومن بودن با متعهد بودن متفاوت است. متعهد و حزب اللهی همان کسی است که وفادار به آرمان های انقلاب و امام است، همان کسی است که دلداده انقلاب و نظام است، همان کسی است که حاضر به فدا کردن جان خود برای ولایت است و حضرت آقا را به عنوان ولی خود قبول دارد، همان کسی است که خود را مدیون خون شهدا می داند و چنین جوانی مخاطب صحبت های حضرت آقا است چرا که این جوان متعهد حزب اللهی است که باید قیام کند و در بحران های مختلف خود را بی تفاوت نمی داند.

در حال حاضر جوانان متعهد حزب اللهی را می توان مشاهده کرد که در بحران هایی چون سیل، زلزله، کرونا و … خود را بی تفاوت ندانستند و علی رغم آنکه همانند سایر مردم مطالبه گر بودند اما در حوادث و بلایای مختلف در عرصه حضور پیدا کردند چرا که حضور در صحنه و کمک به مردم را تنها وظیفه دولت و حاکمیت ندانستند، حتی بعضا مشاهده شده که آنها از ارگان های دولتی و حاکمیتی در خدمت رسانی سبقت گرفتند اما قضیه اینجاست که این جوان مومن حزب اللهی در مواقع عادی و غیر بحرانی احساس تکلیف نمی کند. حضرت آقا در سخنرانی خود به این مسئله اشاره کردند که حل مسایل نظام و مشکلات و سلسله مسایلی که در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و … وجود دارد، حل نمی شود مگر با به میدان آمدن مردم و قیام جوان متعهد انقلابی.

در کنار متعهد بودن و انقلابی بودن، جوان بودن و نیروی جوانی نیز در قصه کنشگر سهم قابل توجه ای دارد و در ایجاد حرکت و ضرب دادن به حرکت عمومی می تواند موثر باشد. دو عنصر اصلی در نقش آفرینی جوان مومن متعهد انقلابی موثر هستند. نخستین عنصر صاحبان ذهن فعال و زبان گویا هستند که رسالت آنها اقناع سازی و انگیزه سازی برای این جوان است. آنها وظیفه دارند صحنه ها، فرصت ها، تهدیدها، آسیب ها و هر آنچه مهم و دخیل است را برای جوانان مومن متعهد انقلابی تبیین کنند. سومین عنصر بیان نقاط امید بخش به این جوانان است. از جمله این نقاط امیدبخش می توان به موضوعاتی چون افول غرب و دستاوردهای نظام اشاره کرد که می توانند موجب امیدبخشی در آن جوان شوند تا آنها متوجه شوند که در این منظومه فکری چه نقش تاثیرگذاری دارند. این نقش آنچنان پررنگ است که حتی حضرت آقا درباره آن می فرمایند این کار نه از عهده رهبری برمی آید و نه از دولت و حاکمیت بلکه این کنشگری جوان است که مسایل را حل می کند.

نفس عمیق: حلقه های میانی چیست و در کجای حکمرانی اسلامی قرار دارد؟

وقتی یک جوان پس از گفتمان سازی حرکت عمومی انگیزه پیدا می کند تا در صحنه حضور یابد، اینجاست که نقش آفرینی و تاثیرگذاری عنصر دیگری به نام جریان های حلقه های میانی به میدان می آید. می توان به تعبیری گفت این جریان همان نقش توانمندسازی و آماده سازی جوان برای عملیات را دارد.

همان گونه که گفتمان سازی، اقناع سازی و انگیزه بخشی نقش صاحبان ذهن فعال و زبان گویا را دارد، توانمندسازی، تسهیل گری و شبکه سازی نیز نقش جریان حلقه های میانی را دارد. حلقه های میانی افرادی هستند که پیش از این خود کنشگر بوده اما در گام دوم انقلاب رسالت مضاعفی بر دوش او گذاشته شده که همانا در اختیار گزاردن تجربیات و دانش خود به دیگران و در واقع تکثیر خود است؛ مثل این می ماند که فردی سالها در یک محله جلسه خانگی قرآن برگزار کرده و با راه و رسم آن کاملا آشنا شده، در حال حاضر وظیفه و رسالت او این است که این دانش را در اختیار دیگر جوانان متعهد حزب اللهی قرار دهد و این جلسه خانگی قرآن را تکثیر کند و فقط به جلسه خانگی خود متمرکز نباشد.

حلقه های میانی در حکمرانی اسلامی نقش مکمل را برای جوانان کنشگر ایجاد می کند، در واقع جوان کنشگر به واسطه حلقه های میانی است که می فهمد چگونه کنشگری کند. عنصر چهارم دستگاه ها، نهادها، حاکمیت، دولت، موسسات و مجموعه های پشتیبان هستند. این مجموعه ها با پشتیبانی از جریان های مردمی تسهیلگر و بسترساز برای افاده بیشتر می شوند. در واقع حل مسئله توسط جوان مومن متعهد صورت می گیرد اما آن مجموعه ها و دستگاه ها پشتیبان آن جوان می شوند.

سوال اینجاست از بین این چهار عنصر یعنی دولت و حاکمیت به عنوان پشتیبان، صاحب ذهن فعال و زبان گویا به عنوان اقناع ساز و تبیین گر، حلقه میانی نقش توانمندسازی و جوان متعهد انقلابی کدام یک فرماندهی میدان را بر عهده دارند؟ در جواب این سوال باید گفت بدون شک جوان متعهد انقلابی چرا که اوست که مسئله شناسی، راهکاریابی و حل مسئله می کند اما سه عنصر دیگر نقش مربی و پشتیبان را برای او ایفا می کنند، همانند فوتبالیستی که در زمین نقش آفرینی می کند اما از قبل این مربی بوده که به او آموخته که کجا باید پاس بدهد، کجا باید شوت بزند و … اما اگر گروه های کوچک مردمی به واسطه جوان مومن متعهد انقلابی تشکیل شوند، چگونه می توانند در حل مسایل تاثیرگذار باشند؟ در جواب این سوال باید گفت اگر این گروه های کوچک مردمی توسط حلقه های میانی به منظور حل مسایل و مشکلات محل راه اندازی شوند، توانمند شوند، صاحب تجربه شوند و دانش کار را فرا بگیرند، طبیعتا در مواجهه با مشکلات اثربخشی بیشتری خواهند داشت، به جای اینکه حاکمیت بدون پشتوانه و بدون اطلاع از منابع بیاید در کلان کشور مسایل را حل کند چرا که قطعا منابعی که در اختیار قاطبه مردم هست نسبت به دولت از توان بیشتری برخوردار است.

مسئله بعدی این است که این جوان متعهد انقلابی که قرار است کنشگر باشد چه کنشگری ای از سوی او می تواند راهگشا باشد و به جریان حرکت عمومی کمک بکند؟ در جواب باید بگوییم کنشگری این جوان می بایست موضوع واحدی داشته باشد و در مسئله ای خاص تمرکز کند. این کنشگری باید در منطقه جغرافیایی خاص با مخاطبی خاص مطرح شود؛ به طور مثال مسئله اعتیاد، این جوانان بایستی روی این موضوع تمرکز و فعالیت کنند. موضع واحد مثلا منطقه نیروگاه قم یا مجیدیه تهران، مخاطب واحد 20 خانواده که گرفتار اعتیاد در این مناطق شدند؛ این کنشگری باید استمرار داشته باشد چرا که می تواند به حل مسایل منتج شود. حال اگر گروه های کوچک مردمی با این شاخص ها کنشگری کنند منجر به یک حرکت گسترده می شود اما چگونه عموم مردم به حرکت در می آیند؟ خب طبیعتا زمانی که این گروه از جوانان وارد میدان می شوند و نسبت به یک مسئله و واحدی تمرکز کنند، قطعا قشر زیادی از مردم به پشتیبانی از آنها پشت صحنه کمک کار آنها می شوند و خود را در این موضوع سهیم می کنند، همچون زمان دفاع مقدس که عده ای در خط مقدم بودند و عده ای در پشت جبهه ها کمک کار آنها بودند.

لینک کوتاه مطلب : https://ahaad.net/?p=2367

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مرتبط ترین پست ها