به گزارش پایگاه فرهنگی اجتماعی آحاد، آیت الله طالقانی طی سخنرانی ای به بررسی حق مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود پرداخته است که در ادامه مطالعه می نمایید:
مصاحبۀ رادیو تلویزیونی طالقانی پس از «جلسۀ عالی» قم
حضرت آیتالله طالقانی مجاهد بزرگ، عصر دیروز در يك گفتوگوی رادیو تلویزیونی اعلام کرد:
مشی ما اساساً برادری و همکاری با برادران مسلمان است و معتقدیم که کشورهای مسلمان منطقه بايد يك حكومت فدرال داشته باشند و در مسائل سیاسی و بینالمللی يك فکر واحد داشته باشند.
آیتالله طالقانی در مورد نقش و رسالت مطبوعات گفت:
مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی باید حقایق را بنویسند و از تحریف مطالب بپرهیزند.
آیتالله طالقانی در این مصاحبۀ مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی که با شرکت خبرنگاران داخلی و خارجی برگزار شد، در پاسخ سؤالی در مورد مذاکرات دیروز با امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران گفت:
برای هماهنگی بیشتر بین نظریات حضرت امام خمینی و دولت و شورا از چندی قبل قرار شد، هر چند وقت یک بار اجتماعی در قم داشته باشیم. اگر توفیقی پیدا بکنيم که مسائل کلی و جاری کشور در محضر ایشان باشد و از نظریات ایشان و دولت و ما بیشتر مطلع باشیم، ما هم نظریات خود را با ایشان در میان بگذاریم که گاهی ممکن است بر اثر دوری ایشان از تهران در بعضی از مسائل طوری باشد که هماهنگی کامل نباشد. نظر کلی این است که دیروز مسئلهای که مطرح بود، مسئلۀ قانون اساسی و تسریع در ارائه و تصویب قانون اساسی بود و دیگر اینکه مسئلۀ مجلس مؤسسان ما به چه صورتی باید انجام بگیرد. راه آسانترش چیست که بعدها شاید در عرض همین هفته بعد از آن که مسائل بررسی شد و در کلیات نظریات توافق پیدا کرد و به زودی اعلام خواهد شد.
در شرایط فعلی کشور چون قانون اساسی هم در داخل و هم در خارج کشور بحثانگیز است و نظامی که باید حاکم بر کشور باشد از جهت قانون اساسی و چگونگی این نظام از نظر مردم مبهم است، لازم دانستیم این مسئله که از مسائل دیگر اهمیتش بیشتر است، در مورد آن باید سریعتر اقدام شود.
تشکیل شورا اهمیت خاص دارد
حضرت آیتالله طالقانی افزود:
البته مسئله شوراها و چگونگی تشکیل شوراها و اختیاراتی که آنها باید داشته باشند مطرح است. ولی دیروز صلاح دانستیم که مسئلۀ قانون اساسی و مجلس مؤسسان پیش از مسئلۀ شوراها اقدام شود. اگرچه ممکن است مسئلۀ شوراها تقدم داشته باشد و از نظر من هم تقدم دارد. چون آیهای هم هست برای آن که مردم همه باید حق شرکت در سرنوشتشان داشته باشند و این از نظر انقلاب ما مسئلۀ مهمی است. هم از دید دموکراسی، یعنی دخالت مردم در سرنوشت و هم از نظر اسلامی به نظر میرسد که این مسئله باید هرچه زودتر ابعادش و طرحش بررسی شود و حدود و اختیاراتی که شوراهای شهری و روستایی دارند انجام بگیرد و مردم پس از سالها از زندگی سیاسی و اجتماعی خود برکنار بودند، دخالت فعال داشته باشند و در نتیجه بار مسئولیت دولت هم سبکتر میشود.
قانون اساسی به مصلحت همه است
در پاسخ این سؤال که آیا به نظر شما قانون اساسی که در حال حاضر تدوین شده، به اندازه کافی پیشرو هست و پیاده کردن و خواستههای همۀ مردم را تأمین میکند. آیتالله طالقانی اظهار داشت:
امیدواریم اینطور باشد. در اینجا یکی مسئله طرح قانون است و دیگر آنکه مردم ما آن طور که در نابودی رژیم وحدت کلمه داشتند و توانستند چنین قدرتی را از پا در بیاورند باید همان وحدت کلمه را در اجرای قوانین مصوبه و مسئلۀ شوراها داشته باشند. چون به نظر من اسلام نه تنها در دنیا ناشناخته مانده بلکه در بین مردم خودمان هم ناشناخته مانده است. یعنی این بعد اسلام اجتماعی سیاسی و اخلاقی است. گرچه در حال حاضر جوانان و مردم ما در مسیر این بعد اجتماعی سیاسی و انقلاب اسلام قدم برمیدارند و اگر پیاده شود به مصلحت همه است.
آیتالله طالقانی افزود:
قانون اساسی ما فقط ادعا نیست که کار مردم و سرنوشت باید با خودشان باشد و حقوق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به آنها داده شود. به یاری خداوند و همکاری مردم به آنچه میگوییم عمل خواهیم کرد. چون بسیاری از کشورها هستند، شورا هم دارند، قانون اساسی هم دارند، ولی در عمل آنچه که باید پیاده نشده و اکثریت مردم حق نظارت در کارهای عمومی خود و کشورشان را ندارند. چه کشورهای غربی و دموکراسی که اسمش دموکراسی است ولی در باطن و درون با حیلهگری قدرت دست سرمایهدارها است. آنها سرنوشت مردم را تعیین میکنند. در کشورهای کمونیستی هم کم و بیش همینطور است. موازینی که ما از اسلام داریم و همانطور هم که بیشتر آیات قرآن خطاب به مردم است یعنی مصلحت همۀ مردم را در نظر میگیرد، همۀ مردم آزادند. همه باید از آن سفره طبيعت متنعم باشند و بند عبودیت را از گردن خود بیرون آورده و فقط بنده خدا باشند.
ملی کردن زمینها
در مورد ملی کردن صنایع آیتالله طالقانی گفت:
البته سرمایه و سرمایهداری بحث مفصل و ابعاد مختلفی دارد. یک نوع سرمایهداری وابسته به غرب است که در این نوع سرمایهداری همۀ مردم حتی خود سرمایهدار هم استثمار شده است و فقط اسمی و عنوانی دارد و این نوع سرمایهداری پس از برداشتن نفوذ غرب قهراً از بین خواهد رفت.
نوع دیگر سرمایهداری مربوط به خود غرب است که سرمایۀ در گردش است و در این نوع سرمایهداری همه چیز را اعم از سیاست و دین و ملیت را زیر نفوذ قرار میدهد و قيام کمونیستی هم در مقابل چنین سرمایهداری است و يك نوع هم سرمایهداری داخلی است که بر دو مبنا است. یکی زمین و منابع طبیعی است که به انحصار عدهای در میآید و دیگر مسئله ربا است.
رباخوار مفسد فيالارض است
آیتالله طالقانی گفت:
وضع ربا در اسلام مشخص است و در قرآن تصریح شده است که رباخوار با خدا اعلام جنگ کرده است و میتوان گفت که مفسد فيالارض در حقیقت رباخواران هستند و دیگر مسئله زمین و منابع طبیعی است که اساساً در اسلام ملی است و به زودی قوانینی که در این مورد تصویب شده، اعلام میکنیم و سعی خواهد شد که به افرادی که زمین برای خانه برای خود خریدهاند، آسیبی نرسد و قسمت دیگر زمینهای بایری است که سرمایهدارهای وابسته به ارباب به انحصار خود درآوردهاند که این زمینها نیز از نظر اسلام ملی خواهد شد و زیر نظر دولت به اشخاصی که میتوانند آن را آباد کنند، واگذار میشود.
وقتی این دو قسم که اساس سرمایهداری داخلی است، از بین رفت، دیگر آن سرمایهداری چه در سطح کارخانه و چه در سطح منابع طبیعی تنزل میکند و باز اگر شرایطی فراهم شود و يك به همریختگی به وجود بیاید که درست کردن آن با این عجلهای که مردم ما دارند و خیال میکنند همین قدر که رژیم از بین رفت همه چیز باید درست شود و مملکت باید گلستان شود و همه چیز باید داشته باشند. به تدریج اگر کسی که رهبری و بینش دینی دارد مصلحت دانست البته آنها را هم ملی خواهیم کرد.
برنامۀ دولت و موفقیت آن
در مورد قاطعیت دولت در کاربرد برنامههای انقلابی و موفقیت آن در پیشبرد هدفهای انقلاب سؤال شد. آیتالله طالقانی در پاسخ گفت:
دولت در رأس سازمانی قرار گرفت که این سازمان زنگزده بوده و هست. من همۀ وزرا را میشناسم که با حقوق كم در بیشتر ساعات شبانهروز مشغول کارند و همیشه در حرکت هستند. ولی یکی از مشکلات ما به جز کارشکنیها و تحریکاتی که در کشور است، تورم ادارات و سازمانهای دولتی است. به این ترتیب که مردم را از بیابان و کشاورزی جمع کردند و در ادارات متمرکز ساختند. یعنی هم کار مردم را فلج کردند و هم عدهای را در ادارات تنبل بار آوردند و با يك چنین سازمانی کار انقلابی آنطور که باید پیشرفت ندارد. ولی معذالك خيلي تصفيه شده و باید بیشتر هم تصفيه شود و مردمانی که از روی عقیده و نه برای حقوق اول برج بلکه برای خدمت به مردم آمادگی دارند، باید پستها را اشغال کنند و کسانی که تنبل بار آمدهاند، بازنشسته شوند و یا به دنبال کشاورزی خود بروند.
طرح شوراها تهیه شده است
در مورد تشکیل شوراهای ایالتی و ولایتی آیتالله طالقانی گفت:
طرح شوراها تهیه شده که در روزنامهها هم اعلام شد و طرحهای دیگری هم هست که از مجموع و ترکیب این طرحها باید طرح جامع و کامل تهیه شود و از هم اکنون در دهات و شهرهایی که آمادگی دارند میتوان انتخابات شوراها را انجام داد.
نقش روحانیت در سیاست
در مورد نقش روحانیت در سیاست آیتالله طالقانی گفت: اسلام از سیاست جدا نیست و روحانيت اصيل و مترقی و شخصیتهایی که درك اسلامی کردند نمیتوانند خودشان را از سیاست صحیح و اصیل جدا بدانند. نه حقهبازی و کلاهبرداری و دروغگویی مانند سیاستهای رژیم گذشته که از صد وعده یکی از آنها هم درست نبود بلکه خيالبافی و دروغگویی بود. سیاست اسلام یعنی سیاست صراحت و سیاست صداقت.
این نوع سیاست وظيفه نه تنها روحانی، بلکه وظیفه هر مسلمان است. ولی متأسفانه مسائل اسلام را به مسائل فردی محدود کردند و سیاستهای کلی اسلامی برای سلطۀ سلاطین در میان کتابها دفن شد.
یعنی اسلامی که زنده بود و دنیایی را منقلب کرد، همین قدر که به میان کاخها رفت و در آنجا متوقف شد و آنقدر از کاخها بیرون آمد که نماز جمعه و جماعتی و سلامی برای امیرالمؤمنین خلیفه بفرستند و مردم کاری به کار دیگران نداشته باشند و آن اسلام غیر از سیاست است.
در پاسخ این سؤال که به نظر شما جوانان ما برای آگاهی بیشتر به اسلام مترقی و قرآن کریم چه باید بکنند آیتالله طالقانی اظهار داشت:
جوانان باید با ذهن باز دنبال تحقيق بروند و تحت تأثیر مکتبی خاص واقع شدن و دربست آن را قبول کردن و شك نكردن در آن چه اسلام باشد و چه ضد اسلام برخلاف ساختمان انسان است. یعنی انسانی که ساخته شده باید متحول و متکامل باشد و تکامل فکری پیدا کند و اگر کسی در دین جمود پیدا کرد، انسان مترقی و متعالی نیست. این حق هر انسان است که در مسائل ایدئولوژی تحقیق کند و دربست تسلیم نشود و وقتی که در چیزی شک کرد دنبال تحقيق برود تا به يك عقيدۀ مهم و ثابتی برسد.
نقش جوانان در انقلاب ایران
آیتالله طالقانی در ادامه سخنان خود افزود:
جوانهای ما اکثراً یا تسلیم مكتبها میشوند و از روی احساسات و خوشامد، نه روی تفکر و تعقل درست. یا در حالت تحیر عمری را به سر میبرند و نمیفهمند که چرا خلق شدهاند و چه مسئولیتی داشتهاند و مسیر زندگی کجاست و آیا پس از این زندگی، زندگی دیگری هم هست. در مورد دینامیسم اسلامی و اینکه انقلاب اسلامی نور امیدی در کشورهای جهان سوم و تحت ستم به خصوص کشورهای اسلامی به وجود آورده است.
آیتالله طالقانی گفت:
انقلاب ایران هم از جهت قدرت رژیم و موقعیت اجتماعی و اصالت اسلامی که همه میدانند، جز گروههایی که نمیخواهند باور کنند که انقلاب اسلامی بوده است و در نوشتهها و روزنامهها هم میبینیم که اسمی از اسلام نیست. مسئلۀ جدیدی است در دنیا. البته اصل اسلام هم همین است و از این رو انقلاب اسلامی ما باعث يك تكان فکری و اجتماعی در کشورهای اسلامی و کشورهای مستضعف شده است. در دنیایی که مردم از مکتبهای متفاوت آن خسته شده بودند و مکتبها چه سرمایهداری و چه کمونیستی که وعدههایی داده بودند و مردم دچار دیکتاتوری دیگر شدند، انقلاب ما تکاندهنده بود.
مطبوعات نباید جهتگیری داشته باشند
در مورد مطبوعات آیتالله طالقانی گفت:
مطبوعات باید منعکسکننده افکار و نظریات باشند و واقعیات اجتماع را منعکس کنند. ولی جهتگیری نباید داشته باشند. برای مطبوعات اگرچه کارکنان و کارمندان و نویسندگان آن يك موضع خاص سیاسی و ایدئولوژی داشته باشند، در انعکاس مسائل جهتگیریشان نباید در روزنامهها بروز کند. بلکه میتوانند ستونی برای عقاید ایدئولوژی و بحث آزاد بگذارند. اما در خلال نوشتههایشان اگر بخواهند جایی را بکوبند و جهت بگیرند، برخلاف وظيفه و آزادمنشی روزنامههاست.
در مورد نقش قرآن در میان مسلمانان و اینکه آیا پس از چهارده قرن باز هم قرآن و مسائلی که در آن مطرح شد میتواند در اجتماع کنونی راهگشای مسلمانان باشد، آیتالله طالقانی گفتند:
ما قرآن را ابدی میدانیم و اصول كليات و راهنمایی که در قرآن شده هیچ وقت کهنه نخواهد شد. زیرا تمام احکام قرآن در ابعاد مختلف زندگی مردم به نفع و خیر آنها است. در منطق قرآن، زمان مطرح نیست، بلکه همیشه مسائل آن تازه است. ولی فکر صحیح میخواهد که بتواند برداشت بکند. چه در جهت راهنمایی و چه در جهت مسائل علمی و اصول و احکام آن و از جمله حقوق زن که در آن هنگام مطرح کرده و حالا میبینیم که زندهترین احکام و قوانین برای حقوق زن در اسلام است. در صورتی که در غرب، زن تحقیر شده است ولی اسلام به زن شخصيت داده است.
رهبری ایدئولوژی اسلامی
در پاسخ این سؤال که آیا خطر افتادن رهبری ایدئولوژی اسلامی به دست افرادی محافظهکار و متعصب وجود دارد یا خیر، آیتالله طالقانی گفت:
بله این خطر وجود دارد ولی جامعه ما هوشیار و زنده است و امیدوارم چنین خطری پیش نیاید.
در مورد کار راديو تلويزيون و اینکه آیا توانسته است نقش خود را در انقلاب ایفا کند، آیتالله طالقانی گفت:
دستگاه حساس رادیو تلویزیون و مسئولیتهایی که دارد، شاید از نظر حساس بودن از دستگاه نخستوزیری بیشتر باشد. البته مشکلاتی در رادیو تلویزیون هست. ولی به نظر من آن رادیو تلویزیونی که ایدهآل خود من باشد، نیست. ولی کارهای مثبتی هم کرده است. من هم آن راديو تلویزیون مردمی و اسلامی که ما میخواهیم به آن حد هم نرسیده است. ولی از آن راضی هستم. چون مرد قاطعی در رأس آن است. زیرا در کشور و اوضاعی که میبینیم هنوز افراد مسئول با تردید کار میکنند. انسان از آدم قاطع خوشش میآید. ممکن است اشتباه هم بکند و بعد اشتباهش را ترمیم بکند.
من هم با عفو عمومی موافق بودم
در مورد عفو عمومی آیتالله طالقانی گفت:
من هم بعد از انقلاب نظر به عفو عمومی داشتم و آن را پیشنهاد کردم. ولی مسئلهای که هست این است که کارمندان و وابستگانی به دستگاه هستند که فقط وابسته هستند و مستقيماً در جنایات وارد نبوده و تأثیر زیادی نداشتند و عقيدۀ من این بود که اینها مورد عفو قرار بگیرند و بعد اگر دست به تحریکات و دسیسهبازی زدند، تحت تعقیب باشند. ولی آنهایی را که جرایمشان روشن شد، باید آنها را تعقیب کرد و به سزای عملشان رساند. اگر شایسته اعدام هستند، باید اعدام شوند و آنهایی که اموالشان مصادره میشود، وظیفۀ دولت است که هزینۀ زندگی فرزندان آنها را تأمین کند.
در مورد اسلام و سوسیالیسم آیتالله طالقانی اظهار داشت:
من هنوز برای سوسیالیسم يك تعريف جامع و کاملی نتوانستم دریافت کنم. بهتر است يك تعريف جامع و کامل از سوسیالیسم بشود تا ببینیم اسلام چقدر با آن منطبق میشود. پس اصل مطلب برای ما معلوم نیست. اگر منظور این است که سرمایهداریهای بزرگ نباشد، آن را اسلام از قبل اسلام کرده و تا حدی هم به آن عمل میشود و ما هم عمل خواهیم کرد.