به گزارش آحاد، در سومین برنامه عصر پرسش مطرح شد؛ گاهی بحث از چگونگی حکومت کردن شامل جزئیات و قوانین میشود مثل نظام آموزشی و نحو اخذ مالیات؛ اگر در خصوص آنها اسلام حرفی برای گفتن داشتهباشد که باید همان را دنبال کرد اما در مواردی که منطقةالفراغ است حتماً باید به سراغ تجارب و نظرات مشاورین رفت.
میهمان این برنامه از عصر پرسش، حجت الاسلام و المسلمین مهدی ابوطالبی، معاون پژوهش مؤسسه امامخمینی (ره) بودند. موضوع این نشست نقش مردم سالاری دینی در تکوین دولت اسلامی با تأکید بر تجربه مردمسالاری دینی در شکلگیری نظام اسلامی بود.
معاون پژوهش مؤسسه امامخمینی (ره) بیان کرد: دولت اسلامی مستلزم نظریه دولت اسلامی است؛ متأسفانه متفکرین بزرگ ما مؤلفههای تشکیل دهنده نظام سیاسی را جدای از هم دیده و بحث کردهاند ولایت فقیه و مسائل حول ولایت فقیه را جداگانه از هم دیدهاند و ارتباط این دو دیده نشده است.
الگوی سیاسی اسلام امر امامت است و امامت انضمامی است، بحث از اینکه چه کسی حاکم باشد بحث را انضمامیتر میکند و به معنایی شاید ما را به ساختارها هم برساند اما بحث بر سر این است که هم مشروعیت حکومت مطرح است و هم مشروعیت قانون و در مشروعیت دنبال شاخص مشرعیت حاکم و قانون هستیم و خود مشروعیت بحث کلان ماست.
اساساً در بحثهای فلسفه سیاسی بیشتر بحثهای کلان مورد توجه است و به موضوعات جزئی و خرد نمیرسیم لذا از جزئیات ساختار یک حکومت بحث نمیکنیم و شاید سرّ این مطلب این باشد که فلسفه سیاسی اصلاً چنین مأموریتی ندارد.
اگر مراد از چگونگی حکومت کردن، ساختار باشد، میتوان گفت که ولایت فقیه در منطقةالفراغی که اسلام در مورد موضوعات آن نظری ندارد از مشاورین یا تجربیات کمک بگیرد.
در خصوص نقش مردم در حکمرانی اسلامی باید گفت؛ غیر از اینکه مردم در تشکیل و استمرار آن نقش دارند در چگونگی حکومت کردن هم نقش دارند مثلاً اگر حاکمی بخواهد عدالت اقتصادی یا عدالت آموزشی را رقم بزند نقش مردم در رسیدن به آن هدف پررنگ است.
بهعنوان مثال مقام معظم رهبری میفرمایند انتخابات حافظ اسلامیت نظام است نه جمهوریت آن؛ یعنی اینکه نوع کنش مردم است که تعیین میکند دولت اسلامی شکل بگیرد یا نگیرد. اگر امروز برای تشکیل دولت اسلامی نقص داریم قطعاً مردم در این قضیه هم نقش دارند و در آن سهیم هستند.