بی شک یکی از اساسی ترین پایه های شکل گیری حرکت عمومی در کشور وجود انگیزه لازم برای حرکت است که می توان آن را امیدبخشی هم نامید؛ برای ایجاد امید چه باید کرد؟ از چه ابزاری می توان برای ایجاد انگیزه جهت آغاز حرکت های مردمی استفاده کرد؟ به نظر می رسد یکی از مهمترین این ابزارها، ابزار “تصویرسازی از آینده” می باشد که ما غالبا تبحر چندانی در آن نداریم!
اهمیت این مطلب تا جایی هست که عنوان سخنرانی حجت الاسلام مهدی زاده، “رؤیا؛ فناوری به حرکت درآوردن مردم” نام گرفته است تا از همان بدانیم با چه پدیده بنیادینی مواجهیم و شاهد یک بحث صرفا فانتزی نیستیم!
به گزارش خبرنگار پایگاه فرهنگی اجتماعی آحاد، حجت الاسلام حسین مهدی زاده مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم، امروز در افتتاحیه رویداد «شهیده فاتحی 2» که با حضور بانوان سر شبکه مجاهد تبیین استانهای اصفهان، بوشهر، تهران، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، فارس، قزوین، کردستان، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان، گیلان، لرستان، مازندران و یزد در نمایشگاه مسجد جامعه پرداز واقع در مسجد مقدس جمکران برگزار شد، به موضوع «رؤیا؛ فناوری به حرکت درآوردن مردم» پرداخت و اظهار داشت: روحانیت در کرسیهای درس و بحث بودند و یکباره انقلاب شد؛ بخش بزرگی از کسانی که به امام(ره) کمک کردند؛ همین افراد بودند.
مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم، خاطرنشان کرد: بر این اساس که ما بیشتر در فضای علمی تنفس کردیم، آنچه در ذهن داریم را در قالب مفهوم به مردم عرضه میکنیم؛ گزارههای علمی ما از جنس مفهوم است. مفهوم سازی برای ساحتهای علمی است. در منطق این بحث همیشه مطرح است که در مفهوم سازی باید از مفاهیم کلی استفاده کنیم و از همه خصوصیات آن را جدا میکنیم میگویند مفهوم، لیسیده از همه خصوصیات باشد. چراکه میخواستیم مفهوم ما واجد همه مصادیق با همه خصوصیات آنها باشد.
وی با تأکید بر اینکه ما با مطلق مفاهیم زندگی نمیکنیم، گفت: ما در عرصه زندگی با مصادیق مفاهیم که دارای خصوصیات و جزئیات خاصی است مواجه هستیم. در زندگی کردن با ایده و مفاهیم نمیتوانیم به کلیات بسنده کنیم بلکه باید مجدد جزئیات و خصوصیات را به همان مفاهیم منضم کنیم. زندگی بر عکس مفاهیم پر از جزئیات است و ما زندگی میکنیم که این جزئیات را به هم وصل کنیم.
حجت الاسلام مهدی زاده با بیان اینکه اطلاعات موجود نزد اهل علم کلی است، بیان داشت: مشکل ما این است که متوجه نبودیم که اطلاعات ما از جنس مفهوم و انتزاع شده است و باید این فرآیند را در عرصه زندگی مدیریت کنیم. عموما دانشجویان پزشکی پس از فارغ التحصیلی در مواجهه با بیماران واقعی دچار سختی و مشکل میشوند؛ انبوهی از دانش علمی را در ذهن دارند اما در مواجهه با مصادیق نمیتوانند صرفا به آن دانشها تکیه کنند و در فرآیند تشخیص بیماری بعضا با علائم استثنایی که در آموختههای آنها نبوده مواجه میشوند. البته این به معنای آن نیست که در مواجهه با زندگی کار علمی را رها کنیم.
استفاده از زبان قصه؛ راهحل ارائه مفاهیم علمی و انتزاعی به مردم
مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم ادامه داد: برای حل این مشکل معمولا یک پاسخ رایج ارائه میشود؛ اینکه برخی میگویند وقتی با مردمی آشنا ندارید و با آنها زندگی نکردید به آنها مشاوره ندهید. راه حل دیگر این است که یک زبانی وجود دارد که شما میتوانید با مخاطب درباره چیزهایی که آنها اصلا نسبت به آن موضوع و علم آشنایی ندارند، صحبت کنید.
وی خاطرنشان کرد: این زبان، ارائه یک گزاره علمی مفهومی نیست بلکه ارائه یک واحد تصویر است؛ یعنی فرد به جای فعال کردن بخش علمی ذهنش، قوه مخیله و تصویرسازی را فعال کند. وقتی شما به طرف مقابل تصویر انتقال میدهید و قصه میگویید دیگر پای صحبتهای شما چُرت نمیزنند.
حجت الاسلام مهدی زاده جایگاه زبان تصویر را مورد توجه قرار داد و گفت: در علم حکمت میگویند جایی در مغز وجود دارد که به آن عالم خیال میگویند و تصویر درست میکند؛ این عالم نه فضای حسی است و نه فضا مفهومی صرف و انتزاعی است. اگر تصویری از ابزارهای مورد نیاز زندگی و تکنولوژی وجود نداشت، انسانها اجازه ورود آنها و مداخله آنها را در عرصه زندگی به آنها نمیدادند. تصاویر وقتی در ذهن مردم تکامل پیدا کند کم کم در زندگی آنها جا پیدا میکند.
مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم ضرورت ارائه تصویر را در زندگی ما انسانها بسیار جدی خواند و اظهار داشت: در اوایل قرن بیستم برای جدا کردن ساحت دین از عرصه زندگی همین ترفند به کار گرفته شد؛ گفتند که تا تصویر وجود نداشته باشد، انسانها حرکت نمیکنند.
وی تصریح کرد: در انقلاب اسلامی باید توجه داشته باشیم که آنچه از مفاهیم و احکام و… در ذهن ما هست، قطعاتی هستند که بدون آنها نمیتوانیم زندگی کنیم اما اگر به صورت مجزا و جزیرهای باشد نیز راه به جایی نخواهند برد بلکه باید با هم ترکیب شوند.
حجت الاسلام مهدی زاده خانههای امروزی را شبیه سلول زندان یا به تعبیر رایج پارکینگ انسانی توصیف کرد و گفت: بانوان از صبح تا شب در این قوطیهایی که روی هم برایشان ساختهایم تنها هستند؛ بنابراین طبیعی است که دوست داشته باشند که به بهانههای مختلف از جمله اشتغال، از خانه بیرون بروند اما در طراحی خانههای قدیم، ارتباط با همسایهها و زندگی اجتماعی نقش پر رنگی داشت؛ بنابراین با تعریف آن روز اصلا امکان نداشته خانه 45 متری وجود داشته باشد.
وی تأکید کرد: وقتی که این مدل خانه در زندگی شما وارد میشود، تصویر قبلی شما از زندگی در آن جا نمیشود و برای اینکه به جنون دچار نشوید، مجبورید به بهانههای مختلف از خانه بیرون بزنید و بچهها را هم به مراکزی بسپاریم که به صورت گلهای تربیت کنند. شما مجبورید صبح زود از خانه بیرون بزنید و در ساعت 14 که اوج گرماست به خانه برگردد؛ بنابراین برای خانمی که در این شرایط میخواهد هر روز در اوج گرما به خانه برگردد، داشتن حجاب چند لایه بسیار دشوار است؛ بنابراین غرغرها نسبت به مقوله حجاب شروع میشود و بعد کم کم تبدیل به ادبیات و بعد نظریه و نهایتا تبدیل به جنبش میشود.
مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم با اشاره به روند نفوذ خزنده فرهنگ غرب در کشور ما، گفت: ما فکر میکردیم داریم توسعه پیدا میکنیم اما غافل بودیم از اینکه داریم تصویری از زندگی را از دست میدهیم و وارد تصویر دیگری از زندگی شویم که در این تصویر جدید برخلاف تصویر قبلی حجاب، مسخره و دست و پا گیر است.
وی بیان داشت: در عرصههای علمی، مقالات فراوان دینی نوشتهایم اما هیچ کدام آنها تبدیل به تصویر در زندگی نشدند. نهایتا نویسنده و چند نفر اطراف او مقاله را میخوانند و بعد مدتی خود نویسنده هم ممکن است محتوای مقالهاش را فراموش کند. بنابراین نمیشود انتظار داشت این حرفها در زندگی جاری مردم جایگاهی پیدا کند.
ارائه تصویر از آینده؛ رمز حرکت و پویایی جامعه
حجت الاسلام مهدی زاده با بیان اینکه فقط تصاویری که درباره آینده ساخته میشوند موجب حرکت و پویایی جامعه میشود، گفت: تصویری که از گذشته ارائه میشود تنها دعوا و اختلاف و تشکیک ایجاد میکند؛ بنابراین در مذهب تشیع تصویر ما درباره حکومت نبوی نیست بلکه درباره حکومت مهدوی است.
مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم با بیان اینکه تصویر ارائه شده از آینده را «رؤیا» میگویند، افزود: رؤیا با افسانه متفاوت است و تفاوت آن مثل تفاوت سیمرغ افسانهای عطار است با سیمرغ واقعی که در پایان ماجرا رونمایی میشود. سیر و حرکت روایت داستان عطار حساب شده و با دقت است و از منطق گام به گام تبعیت میکند به همین دلیل است که مخاطب وقتی پایان ماجرا را میفهمد نه تنها قصه برایش مسخره نیست بلکه حتی لذت بخش است.
وی با بیان اینکه هیچ آزادیای جذابتر از لذت آزادی در مشارکت نیست، گفت: آزادی در ساختن لذتی غیر قابل مقایسهای نسبت به لذت مصرف دارد. لذت رشد گام به گام بچه را تنها مادر میفهمد بنابراین وابستگی و دلبستگی هیچ کسی نسبت به او مثل مادر نیست. مردم را باید در ساخت آینده مشارکت داد؛ اگر برای آنها در این عرصه نقش تعریف شود، بیتردید با جدیت آن را دنبال میکنند و برای رسیدن به هدف تلاش میکنند.
حجت الاسلام مهدی زاده زبان تصویر را زبان حکایت و قصوّی دانست و اظها داشت: باید بیاموزیم که برای تصویر سازی از آینده، از این زبان استفاده کنیم. در قصه گویی نباید از زاویه نگاه روای و دانای کل استفاده کنیم؛ وقتی که قصه در دل ماجرا روایت میشود جذابیت آن برای مخاطب بیشتر است. در گام اول قصه گفتن را برای خود شروع کنید؛ نه برای اینکه دیگران بخوانند یا بخواهید در جایی منتشر کنید؛ این کار یک برنامه برای رشد خود شماست و ذهن شما را آماده میکند که برای جامعه تصمیم سازی کنید.