به گزارش خبرنگار پایگاه فرهنگی اجتماعی آحاد، محمدهانی ایرانمنش، در گردهمایی گروههای مردمی و کنشگران اجتماعی مطرح کرد:
یک مجموعه جهادی می‌تواند نه‌تنها به یک منطقه بلکه به کار شبکه‌ای فکر کند، یعنی من برای حل مسائل در لایه‌های بالاتر از این هم می‌توانم فکر کنم، با دست دادن به گروههای جهادی دیگر، با ایستادن در افق‌های ملی و بین‌المللی، با حل مسائل به‌صورت زنجیره درهم‌تنیده و این به چه معناست؟
من گاهی اوقات به این موضوع فکر می‌کنم که به یک خانواده مستمند بسته غذایی را برسانم، گاهی اوقات من فکر می‌کنم که مشکل اشتغال این خانواده را حل کنم، گاهی اوقات فکر می‌کنم این خانواده مستمند که باغ یا باغچه‌ای دارند کاری کنم بازدهی این باغ چندین برابر شود، اما گاهی اوقات فکر می‌کنم من باید بین باغدارهای این روستا یک تعاون و تحول شکل بدهم، مسئله یک باغدار را حل نکنم، یک جریان پیشرفت منطقه‌ای را رقم بزنم، حالا من فراتر از این فکر می‌کنم که چگونه بازار این محصولات را سامان بدهم و علاوه بر این نظام‌های دلالی که ظلم بزرگی را به این باغدارها روا می‌دارد، بتوانم از بین ببرم یا بتوانم کوتاه کنم یا یک نظام واسطه قدرتمند قوی که حق این‌ها را نمی‌خورد شکل دهم و به این صورت نباشد که باغدار محصول را روی درخت، 6 ماه قبل وقتی شکوفه زد کل درخت را صد هزار تومان بفروشد درحالی‌که همین محصول در بازار نهایی کیلویی هشتاد هزار تومان فروخته می‌شود، یک درختی که حداقل سیصد یا چهارصد کیلو بار می‌دهد، ولی او مجبور است به خاطر نظام دلالی کل آن درخت را موقع شکوفه زنی صد هزار تومان پیش‌فروش کند و این‌یک واقعیت است و این به این معنا است که من برای اصلاح این امر، تعاونی را شکل دادم، اصلاح کشاورزی کردم، به آن‌ها کمک کردم و آمدم نظام دلالی را در یک جریان شبکه‌ای دچار چالش کردم.
تحول درونی گروههای جهادی!
با این قواعد یک گروه جهادی می‌تواند یک تحول را از سطح محلی تا سطح ملی رقم بزند، اینجا است که گروههای جهادی باید باهم شبکه‌ای تشکیل بدهند، باید باهم تبدیل به یک جریان منسجم شوند، نیروهای مردمی‌ای که دارند به میدان می‌روند، تعاونی‌ها و نهادهای اجتماعی را باید این‌ها را به هم دیگر پیوسته کنند و مجموعه قدرتمندی ایجاد کنند، اینجا است که حضرت آقا در سال 98 فرمودند: اگر گروههای جهادی آن تحول درونی‌شان رخ بدهد و وارد گام دوم شوند، (ما یک گام اول داشتیم از اول انقلاب تا الآن که گام اول جهاد بوده است و اکنون در گام دوم انقلاب ایستادیم و باید در گام دوم جهاد بایستیم) و اگر جریان خدمت‌رسانی به محرومیت‌زدایی بیایید برای پیشرفت و عدالت و اگر گروههای جهادی تغییر کارکرد بدهند و فهم و آگاهی خود را تغییر دهند و وارد کنش گری جدیدی شوند، آن‌وقت مصداق یک عبارتی می‌شویم که مقام معظم رهبری در همان دیدار سال 98 در رابطه با گروههای جهادی فرمودند که:{ اگر این کار را بکنیم شما می‌توانید الگوی جدیدی از اقامه قسط را به جهان معرفی کنید } و جریان جهادی قدرت این را دارد که الگوی جدیدی از اقامه قسط را به جهان معرفی کند، این یعنی تمام فلسفه انقلاب اسلامی، این یعنی برپا سازی تمدن جدید، این یعنی نجات بشریت، نجات مستضعفین جهان و گروههای جهادی این قدرت رادارند، اما به‌شرط تحول و تکامل و فهم بهتر، یک گروه جهادی ممکن است بگوید یک بسته‌ای را از نهادی مثل بسیج، سازمان مستضعفان، آستان قدس به من می‌دهد و من به خانواده‌ای تحویل می‌دهم و تمام، ولی یک گروه جهادی دیگر می‌تواند عمیق‌تر شود، به مسئله فکر کند، به میدان آوردن مردم، به ایجاد جبهه با گروههای جهادی دیگر، به جریان شبکه‌ای و ملی فکر کند و تبدیل شود به یک الگوی جدیدی برای اقامه قسط که می‌تواند به جهان معرفی شود و این بضاعت و قدرت در جریان جهادی است.
