نشریه دیجیتالی نفس عمیق | پیش شماره اول

دریچه ای به سوی تحقق حرکت عمومی

نفس عمیق

چیستی مردم سالاری / بررسی ضرباتی که دولت های موسوی، بازرگان و هاشمی به حرکت عمومی مردم ایران زدند!

به گزارش نفس عمیق، در جهت تبیین هر چه بیشتر مفهوم حرکت عمومی گفتگویی داشتیم با مدیر انتشارات انقلاب اسلامی در قم، حجت الاسلام و المسلمین سعید صلح میرزایی که مولف کتاب ارزشمند جهاد تبیین نیز می باشند. وی که اخیرا در میان منتخبان مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری نیز قرار گرفت تسلط قابل توجهی به منویات و اصول فکری رهبر معظم انقلاب دارد و لذا این گفتگو توانست ما را در ایضاح هر بیشتر مبحث مد نظرمان یاری کند.

نفس عمیق: درباره مفهوم مورد تاکید مقام معظم رهبری یعنی حرکت عمومی که مورد غفلت واقع شده است،ابتدا اگر نکاتی مد نظرتان هست بفرمایید.

بحث حرکت عمومی برشی است از یک مفهوم بزرگتر که ذیل آن مفهوم تعریف می شود. سخنرانی رهبر معظم انقلاب در تاریخ 1/3/98 یکی از سخنرانی های بی تاریخ ایشان است. منظور از بی تاریخ این است که مربوط به آن ماه و سال نیست و اگر بدون اینکه تاریخ را بخوانیم آن را مورد مطالعه قرار دهیم متوجه تاریخ ایراد این سخنان نمی شویم. ایشان در تاریخ 12/9/79 سخنرانی دیگری داشتند که بسیار راهبردی و بنیادین بود. ایشان در این تاریخ فرمودند همه اقداماتی که حاکمیت و یا حتی افراد در حال انجام آن هستند بر اساس یک سری مبانی صورت می گیرد و یازده مبنا را در آنجا برمی شمارند. 5-6 مبنای نخست جنبه مقدمیت و صبغه جهانی بینی دارند و مابقی جنبه ماموریتی دارند. ایشان در ادامه تصریح می کنند یکی از مفاهیم بنیادین اسلام اعتقاد به کرامت انسان است و حتی از واژه انسان محوری اسلامی در آنجا استفاده می کنند و تاکید نیز می کنند این انسان محوری با آن انسان محوری اومانیستی متفاوت است و انسان محوری مورد تاکید ایشان برگرفته از آیات قرآن کریم است. انسان عزیز خداست و باید مورد تکریم قرار بگیرد. این تکریم هم در تشریع خداوند اتفاق افتاده و احکام الهی برای ذلیل کردن انسان نیست بلکه هدف از این احکام تکریم انسان هاست و هم در تکوین عالم مصداق آیه لقد خلق الانسان فی احسن التقویم را دارد. وقتی تکریم انسان وجود دارد در دل آن مفهوم مردم سالاری دینی مشاهده می شود.

مردم سالاری دینی یعنی مردم در چهارچوب دین، خود را سالار کشور بدانند!

با مراجعه به قرآن کریم درمی یابیم که مردم سالاری دینی تنها این نیست که مردم در انتخابات شرکت کنند بلکه مردم سالاری دینی یعنی مردم خود را سالار کشور بدانند اما در چهارچوب دین بدان عمل کنند. اگر چنین معنایی عنوان شود حرکت عمومی در دل مردم سالاری دینی از دو زاویه در او محقق می شود. اولین زاویه که در آیات شریفه قرآن کریم نیز بدان تاکید شده این است که دین الهی و احکام الهی توسط مردم محقق شود. یکی از ابعاد مردم سالاری، حضور همگانی برای انجام اهداف تعیین شده پروردگار متعال است. دومین زاویه این است که بدنه ای از مردم محتاج به تسهیلگر هستند و اینجا دولت و حاکمیت باید به طور مستقیم ایفای نقش کنند.

مقام معظم رهبری در تاریخ 19/10/1402 در دیدار با مردم قم می فرمایند برخی از ماموریت های اختصاصی حاکمیت ها را می توان از مردم توقع داشت و برای نمونه از کارهای امنیتی و اطلاعاتی نام می برند. ایشان در ادامه فرمودند کشف کودتاها علیه انقلاب توسط خود مردم کشف شد یا ایشان در دیدار با بسیجیان از تجربه کمیته های اول انقلاب در مباحث امنیتی اشاره کردند؛ بنابراین مردم سالاری دینی یعنی همه مردم وارد میدان شوند و حاکمیت نقش تسهیل گر را داشته باشند.

عرصه های مردم سالاری دینی را می توان فرهنگ، علم و دانش، تربیت، خدمات اجتماعی، مقابله با آسیب های اجتماعی، کارهای جهادی، دیپلماسی عمومی، امنیتی و اطلاعاتی و … نام برد. مردم میدان دار این عرصه ها هستند و حاکمیت وظیفه تسهیل گری و باز کردن راه را دارد.

جنبه دیگر مردم سالاری دینی این است که حرکت مردمی کمک می کند تا حاکمیت نیروهای متناسب با خود را پیدا کند. در سخنرانی 1/3/98 حضرت آقا تصریح می کنند که اگر ما می خواهیم دولت جوان حزب اللهی یا مجلس انقلابی تشکیل دهیم راهکار آن از دل حرکت عمومی می گذرد. مکانیسم آن این است که وقتی یک جوان مومن حزب اللهی وارد میدان می شود به مرور تجربه پیدا می کند، امکانات برایش تسهیل می شود و افراد بیشتری با او همکاری می کنند و همین باعث می شود تا او بالا بیاید. وقتی او آن قدر به رشد و بلوغ برسد که خود را برای انجام کارهای بزرگتر توانمند ببیند از او برای کارهای بزرگ تر دعوت می شود و آرام آرام فعالیت های بیشتری می کند.

برون دادهای بی نظیر حرکت عمومی

حرکت عمومی از دو جهت می تواند مردم سالاری دینی را کمک کند. جهت اول حضور همگانی مردم برای حل مسایل و مشکلات کشور و رسیدن به قله های مد نظر و جهت دوم تعیین مدیران و نیروهای تسهیل گر و راهبردی برای حاکمیت؛ به طور مثال در ابتدای انقلاب امثال شهید باقری ها، شهید سلیمانی ها، شهید بروجردی ها، شهید باکری ها از دل همان حرکت عمومی بالا می آیند و این مسئله نشان دهنده این است که حرکت عمومی بروندادهای اینچنینی دارد و به تعبیری می توان آن را فتح الفتوح حضرت امام (ره) و رهبر انقلاب دانست.

هدف گذاری ما زمینه سازی برای ظهور است

 نفس عمیق: نسبت حرکت عمومی با تمدن اسلامی را چطور می دانید؟

حضرت امام (ره) در آخرین پیام مکتوب خود فرمودند اگر مسئولان کشور ما دچار روزمرگی شوند و فقط به دنبال حل مشکلات عاجل شوند و از آن حکومت جهانی غافل شوند، اینها خیانت کردند. هدف گذاری ما زمینه سازی برای ظهور است البته شکی نیست که امر ظهور به دست حضرت حق اتفاق خواهد افتاد ولی ما وظیفه داریم زمینه سازی آن را مهیا کنیم. در تفکر حضرت امام و رهبر انقلاب پنج مرحله در این خصوص شمرده شده است. اولین مرحله برداشتن مانع آن در ایران بود که همانا از بین بردن طاغوت بود. مرحله دوم جایگزین کردن قالب اسلامی بود که همانا ایجاد نظام اسلامی بود. مرحله سوم ایجاد حاکمیت اسلامی بود یعنی همه حاکمان متشرع و دین دار باشند که حضرت آقا در این باره می فرمایند ما در اینجا متوقف شدیم، مرحله چهارم این بود که یک کشور نمونه اسلامی داشته باشیم و مرحله پنجم تشکیل تمدن نوین اسلامی بود که با تشکیل آن بشر اقبال گرایش به الگوی اسلامی را خواهد یافت و از مسلمانان خواهد شنید که یک منجی خواهد آمد که این الگو را صدها برابر بهتر تحقق خواهد بخشید. در تمام این پنج مرحله حرکت عمومی ساری و جاری است.

رهبر انقلاب در خصوص پیروزی انقلاب اسلامی می فرمایند این پیروزی شبیه معجزه حضرت موسی (ع) و گذر بنی اسراییل از رود نیل بود، ایشان می فرمایند حضرت امام (ره) تا یکی دو ماه قبل از این پیروزی گمان نمی کردند این انقلاب به این زودی ها پیروز شود؛ حتی حضرت امام در نوفل لوشاتو فرمودند وقتی برایم خبر آوردند که مردم همان شعاری که در تهران می دهند در فلان روستای خمین هم می دهند من یقین کردم پیروز می شویم ولی باز می فرمایند حتی اگر کشته شویم پیروز می شویم یعنی امام تا آن لحظه تصوری از پیروزی انقلاب نداشت البته حضرت آقا هم فرمودند ما در تبعید بودیم که صدای انقلاب پیروز شد و این حرکت عمومی مردم بود که سبب سرنگونی شاه شد.

وقتی نلسون ماندلا از زندان طویل المدت آزاد شد و به دیدار رهبری آمد، حضرت آقا به ایشان فرمودند چرا شما از الگوی ما استفاده نمی کنی؟ ماندلا در جواب این پرسش می گوید الگوی شما چه بود و رهبری می فرمایند الگوی ما این است که تمام مردم با بدن هایشان به خیابان بیایند و این الگو بود که کمر شاه را شکست.

اولین حرکت انقلاب ما پس از پیروزی حرکت عمومی بود

نفس عمیق: حرکت عمومی در مسیر انقلاب اسلامی از چه زمانی بیشتر بکارگرفته شد؟

اولین حرکت انقلاب ما پس از پیروزی حرکت عمومی مردم بود. مردم بعد از این پیروزی همدیگر را در زمینه های مختلف همچون درمانی و بهداشتی، امنیت مناطق، توزیع ارزاق، توزیع نفت و … کمک کردند. بعد از آن اتفاقاتی چون جهاد سازندگی، بسیج مستضعفین، نهضت سوادآموزی، گسترش بهداشت عمومی و … در همان سال های اولیه انقلاب یعنی سال 58 شکل گرفت. با توجه به اینکه ما در آن زمان دولت مستقر و مجلس نداشتیم و مشغول نوشتن قانون اساسی بودیم، تمام این کارها توسط حرکت عمومی صورت گرفت. در مرحله سوم که همانا اسلامی شدن حاکمیت است مجددا به حرکت عمومی نیاز داریم.

نفس عمیق: چرا این مفهوم در حوزه های علمیه هم مورد غفلت قرار گرفته است؟

جایگاه حرکت عمومی جایگاه رفیعی است که مورد غفلت واقع شده است البته بنده سال گذشته با موافقت حضرت آیت الله اعرافی طرحی را با عنوان خوانش دقیق بیانیه دوم طراحی کردیم که در واقع شرح مزجی 1/3/98 بود، ما به مراکز استان ها مراجعه کردیم، از هر مدرسه علمیه یک استاد به مرکز استان آمده بود، ما برای همه استان ها از قم استاد اعزام کردیم و قرار شد همه آنها همین یک پرده نگار یا پاورپوینت را تدریس کنند. بنا شد اگر این فرآیند به درستی عمل کرده باشند تمام طلبه ها یک بار حرکت عمومی به گوششان خورده باشد و از زاویه 1/3/98 به بیانیه گام دوم نگاه کنند اما اقرار می کنم با تمام تلاش های صورت گرفته هنوز حرکت عمومی معنای واقعی خود را پیدا نکرده است.

نفس عمیق: دلیل بیانات مقام معظم رهبری در خصوص حرکت عمومی تاکید ایشان بر صحبت های قبلی است یا اینکه ایشان معتقدند باید افق تازه ای در این خصوص شکل گیرد؟

حضرت آقا سال گذشته صحبت هایی را با شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتند و فرمودند ما نیازمند بازسازی ساختارهای انقلابی هستیم و تصریح می دارند که منظورم ساختارهای حاکمیتی نیست بلکه منظورم ذهنیت ها است و فرمودند به دلیل روحیه تهاجمی انقلاب و اتفاقات ابتدای انقلاب اصلاحاتی در ذهن ها نسبت به آن چیزی در زمان طاغوت اتفاق افتاده بود، صورت گرفت، انقلاب آمد و یک بازسازی فرهنگی برای ساختارهای ذهنی مردم انجام داد و مردم از ما نمی توانیم به ما می توانیم رسیدند و در واقع مردم از اینکه آمریکا باید به  آنها کمک کند به الله اکبر رسیدند. حضرت آقا بعد از بیان این سخنان می فرمایند البته با گذر زمان من مشاهده می کنم در بعضی جاها دچار ارتجاع شدیم و مثالی زدند که برخی جوانان حزب اللهی با بهانه هایی چون کمبود بودجه و نمی گذارند کار کنیم، فعالیت نمی کنند. ایشان این سخنان را همان ما نمی توانیم برمی شمارند که با ادبیات جدید بیان می شود و باید این را اصلاح کنیم.

اقتصاد دولتی از مهمترین دلایل کمرنگ شدن نقش مردم بود

اوایل انقلاب مردم خود را همه کاره انقلاب می دانستند که رفته رفته این مسئله کمرنگ و کمرنگ تر شد. یکی از دلایل این مسئله دولت آقای موسوی بود که حضرت آقا دو سه بار در یکی دو سال اخیر به آن اشاره نمودند زیرا به دلیل آنکه وی و دولتش اعتقادات چپ داشتند به سمت اقتصاد دولتی رفتند. حضرت آقا در این باره فرمودند گاهی دولت آن زمان برای توزیع یک کالا بسیج می شد و وقتی آن را برای جوان های امروزی بازگو می کنیم، آن را باور نمی کنند. باور کردن آن مشکل است که زمانی در کشور ما از ساعت 4 صبح نظام توزیع شیر فعال می شد، مردم ساعت 7 صبح به صف شیر می رفتند و وانت توزیع شیر ساعت 8 می آمد و به هر خانواده ای نهایتا دو تا شیر می داده است یعنی دولت در حد توزیع گر اقدام می کرد. این مسایل سبب شد تا به مرور مردم خود را از صحنه کنار بکشند البته سخنان افرادی چون آقای بازرگان نیز در این زمینه بی تاثیر نبود چرا که وی به صراحت گفت مردم آمدید، انقلاب کردید حالا بروید و کارها را به دست دولت بسپارید. با اینکه دولت بازرگان یک سال بیشتر دوام نیاورد اما تفکری بین ایرانیان از قدیم حاکم بوده که همیشه شاه یا خان کار می کرده و ما رعیت بودیم؛ همین الان وقتی رهبری فرمایشی می کنند دوستان می گویند ببینیم سپاه یا بسیج چه طرح و برنامه ای در خصوص آن فرمایش دارد!

حرکت عمومی اوایل انقلاب که با آن جنگ را اداره کردیم در دولت سازندگی و آقای هاشمی رفسنجانی عملا رخت بربست و شرکت های خصوصی روی کار آمدند. زمانی آقای رحیم پور از مقام معظم رهبری پرسیدند چه کسی جام زهر را به حضرت امام داد. ایشان فرمودند واقعیت ها، رهبری در ادامه فرمودند اگر من فرمانده جنگ بودم نمی گذاشتم واقعیت ها ما را به اینجا برساند.

حرکت عمومی صرفا مسایل اقتصادی نیست

نفس عمیق: زمینه های حرکت عمومی را در چه مواردی روشنتر می دانید؟

ما نباید حرکت عمومی را صرفا یک مسئله اقتصادی بدانیم چرا که حرکت عمومی عرصه ای بسیار وسیع، جذاب و پر هیجان است. ما در گذشته حضور مردمی و حضور در صحنه را در موارد مختلف داشتیم اما در سال های اخیر این حضور مردمی تنها به مواردی چون فتنه ها و انتخابات ختم شد؛ به طور مثال وقتی مردم را برای 9 دی به خیابان می کشانیم باید فردای آن روز کار فرهنگی کنیم و به دنبال این برویم که دلیل آمدن جوانانی که به خیابان آمدند، چه بود؟

اگر ما یک قاب نقاشی بزرگ از دولت و ملت بکشیم باید هم دولت و هم حاکمیت بر اساس مبانی امام و آقا در حد قاب آن باشند تا بتوانند تابلو را نگه دارند. قهرمان و تمام طراحی ها باید توسط مردم داخل قاب اتفاق بیفتد؛ به طور مثال مردم می توانند در تمام تصمیمات موثر باشند، مطالبه گر باشند و جلوی تصمیمات غلط را بگیرند و از طرفی هر تصمیمی را که منجر به فربه شدن بیشتر دولت در اقتصاد می شود، بگیرند. وقتی شما از بدنه مردمی که در حرکت عمومی نقش آفرین بودند نمایندگان مجلس و حاکمیت را انتخاب می کنید، او دیگر حواس اش است که دست دولت را کوتاه کند و دست مردم را باز کند.

در مسایل اقتصادی نمونه های موفقی داریم که حاکمیت خود را کنار کشیده است. در کنار سیاست گذاری ها و قانون گذاری ها بیرون کشیدن دست حاکمیت و باز گذاشتن دست مردم به حرکت عمومی کمک خواهد کرد. در عرصه فرهنگی اگر ما در تصمیم گیری کلان اخلال نداشتیم حضرت آقا مسئله آتش به اختیار را مطرح نمی کردند. اگر شما آن اخلال را حل کردید تا مردم بتوانند کار فرهنگی کنند، آنگاه ذیل حاکمیت خود را تعریف می کنند.

نفس عمیق: آیا در حال حاضر خواستی عمومی برای حرکت در مسیر مردمی سازی وجود دارد؟

طرح حضرت آقا بسیار امیدوارکننده است و بر اساس واقعیت است. در حال حاضر تعداد بی شماری جوان مومن انقلابی در کشور وجود دارد که از همه ظرفیت های آنها به درستی استفاده نمی شود. حضرت آقا در بیانیه گام دوم به صراحت مخاطب خود را جوان مومن انقلابی می داند نه هر جوانی. وقتی جوان متعهد و مومن انقلابی وارد صحنه می شود، بقیه جوان ها را وارد عرصه می کند و آن جوان ها نیز سایر مردم را به میدان می آورند. در واقع ما یک سری آدم می خواهیم که به میدان بیایند، آتش بگیرند، گر بگیرند و یک سری جوان دیگر را همراه کنند و به دنبال آن بقیه مردم را به عرصه بکشانند.

الگوهای پیشرفت تنها کارهای موشکی نیست بلکه انسان های موفق را هم شامل می شود

چهار مانع برای عدم حضور جوانان به میدان وجود دارد. مانع اول این است که آنها صحنه را نمی شناسند اما وقتی این صحنه را به این جوان ها معرفی کنیم و او بفهمد که قرار است چه کار کند، جوان خواهد گفت حرف شما درست است اما فکر نمی کنیم بتوانیم کاری کنیم، حالا از ساختار ناامید است یا دشمن را خیلی قوی می بیند و در اینجاست که حضرت آقا می فرمایند باید عوامل امیدبخش را به او گفت.
عامل اول بحث امدادهای الهی است، ما توانستیم شاه را سرنگون کنیم، در هشت سال جنگ را اداره کردیم و با 38 کشور جنگیدیم.
عامل دوم بحث ظرفیت های انسانی است. برخلاف آنچه بعضی ها می گویند ما ظرفیت های عظیمی در جبهه انقلاب داریم، چه در زمینه های رسانه ای، چه در زمینه های اجرایی، چه در زمینه های فکر اقتصادی و فکر سیاسی؛ این ظرفیت ها باید شناخته شوند یعنی گاهی اوقات الگوهای پیشرفت به جای کارهای موشکی و امثالهم باید به سمت انسان های موفق برود.
عامل سوم این است که باید به این جوان نشان دهیم که این دشمنی که این قدر بزرگش کردند فقط هالیوودی است، به طور مثال قبلا رزمندگان یمن دریای سرخ را هدف قرار گرفته بودند تا اسراییل از طریق کانال سوئز نتواند نفوذ کند، الان دارند به سمتی می روند که اسراییل حتی امکان دور زدن آفریقا را هم نداشته باشد و ورود و خروج به سمت شرق عالم از طریق دریا متوقف شود که این افول دشمن را نشان می دهد. حضرت آقا در بیانیه گام دوم می فرمایند یک زمانی چالش دشمن با ما این بود که سفارت اسراییل را نگه داریم یا نگه نداریم اما الان ما بالای سر اسراییل هستیم، حتی درون اسراییل افرادی هستند که به نفع جبهه انقلاب دارند کار می کنند ولو اینکه ممکن است متعهد به آن هم نباشند. وقتی این سه عامل امیدبخش به جوان گفته می شود، سوال بعدی او این است که وقتی ما این کارها را کردیم چه اتفاقی می افتد. حضرت آقا می فرمایند حالا زمان آن است که جهت گیری را به او نشان دهیم که این جهت گیری شامل قله های در پیش و تمدن می شود.
عنصر چهارم این است که برخی ها صحنه را دیدند، آماده حرکت شدند، جهت را هم دیدند اما نمی دانند چگونه باید حرکت کنند؛ در واقع یعنی شما چیستی و چرایی را حل کردید و تنها چگونگی مانده است؛ آقا اینجا بیان می کنند که چگونگی را باید خودتان پیدا کنید و این نه کار من و نه کار دولت است.

گاهی یک فرد جوان یا یک پیرمرد می تواند حلقه میانی باشد

نفس عمیق: ماهیت حلقه های میانی را چگونه ترسیم می کنید؟

حلقه های میانی هم لزوما به کسانی گفته نمی شود که بین حاکمیت و مردم حلقه واسط می شوند. حلقه های میانی گاهی فرد و گاهی یک مجموعه هستند. کار این حلقه ها این است که بین مومنان و آحاد مردم اتصالی برقرار کنند که آنها فعالیت هایی چون فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، اطلاعاتی، دانش بنیان، مقابله با آسیب های اجتماعی و رفع محرومیت را انجام دهند. این حلقه میانی می تواند یک امام جماعت یا دانشجو یا یک پیرمرد باشد، مثلا پیرمردی را در همین اطراف تهران می شناسم که به همراه همسر خود فعالیت های فرهنگی انجام می دهد. ایشان زمانی که هنوز فرمان رهبری در خصوص مجوز تحصیل افغانستانی ها در ایران صادر نشده بود با توجه به آسیب هایی که وجود داشت اقدام به تدریس آنها کرد. همچنین با توجه به اینکه به خاطر رفتار غلط برخی افغانستانی ها ذهنیت بدی نسبت به آنها وجود داشت، خانه خود را خانه امن اعلام کرد و متذکر شد هر کس به این خانه بیاید در امان خواهد بود؛ این یک نمونه از حلقه های میانی است؛ گاهی یک جوان می تواند حلقه میانی باشد یا حتی یک مسئول بازنشسته می تواند مجموعه ای را ایجاد کند و افرادی را دور خود جمع کند و تعداد آنها را روز به روز افزایش دهد. در حال حاضر چنین مجموعه های موفقی در کشور ایجاد شده است، به طور مثال بعد از تنش آبی در استان خوزستان یکی از مدرسان حوزه آنجا به نام حاج آقای پاکباز در جمع شاگردان خود می گوید می روید مشکل آبی آنجا را حل می کنید نه اینکه فقط حرف بزنید البته حرف هم بزنید اما به هر نحوی که شده باید مشکل آبی را حل کنید؛ این هم نمونه دیگری از حلقه های میانی است.

نفس عمیق: آیا آنها توانستند مشکل آبی آنجا را حل کنند؟

بله، توانستند مشکل آبی آن مناطق را حل کنند. شما وقتی بتوانید یک حلقه میانی موفق باشید، معلوم و شناخته شده می شوید؛ مثلا فرض کنید ستاد اجرایی فرمان امام بخواهد مبلغی را در شهر قم هزینه کند به فردی که با محرومان در ارتباط است، مراجعه می کند. حضرت آقا فرمودند در حلقه های میانی هر کس بیشتر فعالیت کند و برنامه ریزی داشته باشد، او تعینا (غیر انتصابی) رشد می کند.

طلاب و روحانیت وظیفه گفتمان سازی در حرکت عمومی را دارند

در اینجا این سوال مطرح می شود که این به هوش اوردن و ایجاد یقظه در جوان را چه کسی باید ایجاد کند؟ حضرت آقا در جواب این سوال فرمودند صاحبان ذهن فعال و زبان گویا. قاعدتا اولین مخاطب حضرت آقا طلاب و روحانیت است که در بحث حرکت عمومی وظیفه مهم گفتمان سازی را بر عهده دارند. در حال حاضر دو سه مجموعه بزرگ کشوری همانند جهاد سازندگی به دنبال شکل گیری حلقه گفتمان ساز هستند که این حلقه ها بروند با جوانان صحبت کنند و پس از آماده سازی جوان او را به حلقه های میانی بسپارد. در بسیج سازندگی نیز نرم افزار جامعی وجود دارد و همه کشور را پهنه بندی کردند.

به محض اینکه با جوانی در این خصوص صحبت شد بعد از اقناع او اولین سوالش این خواهد بود که چه کار کنم و در اینجا باید او را به افراد مورد نظر معرفی کرد. در این خصوص در هر منطقه افرادی شناسایی شده اند، مثلا در حوزه بسیج باید به پایگاه بسیج محله مراجعه کرد و از آنها درباره گروه جهادی و عرصه های مختلف آن سوال کرد. این عرصه ها شامل بسیج اقشار، بسیج روحانیت و …. می شود که هر یک از آنها وظیفه دارند پس از احیای فرد توسط صاحبان ذهن فعال و زبان گویا و بازسازی انقلابی ساختارهای فرهنگی ذهنی او آن فرد را در اختیار حلقه میانی مد نظر قرار داد.

نفس عمیق: با توجه به اینکه بخش بزرگی از جامعه ما غرب زده هستند و کاملا با مباحث مطرح شده ما نامانوس، به طور شفاف منظور خود از مردم را بیان کنید؟

مردمی که در تفکر حضرت امام و رهبری عنوان می شود، واقعا همه مردم می شوند. حتی افرادی که سبک زندگی غربی دارند وقتی مشاهده کنند فعالیتی در کشور در حال انجام است که به نفع مردم است، قطعا از آن حمایت خواهند کرد. افراد مزدور و خائن با افرادی که سبک زندگی غربی دارند، متفاوت هستند، آن مزدوران و خائنان زیر یک دهم درصد هستند البته ناگفته نماند که برخی از جلوه های سبک زندگی غربی در خود ما هم رسوخ کرده است، مثلا حتی خواب ما ممکن است خواب اسلامی نباشد یا اینکه در تلویزیون تصاویری از زمین خوردن دوچرخه سواران با هدف خندیدن مخاطب پخش می شود که گمان نمی کنم کار درستی باشد. از دیگر مثال هایی که در این خصوص می توان زد، مسابقاتی است که در سیما برای جذب مخاطب تولید می شود، تهیه کنندگان این مسابقات معمولا افراد انقلابی هستند اما با توجه به اینکه ابتکار و ابداع کار مشکلی است از نمونه های خارجی استفاده می کنند. یکی از آسیب های این برنامه ها مسئله اختلاط بود. درست است همه در آن برنامه با یک استاندارد کنار هم می نشینند اما پس از پخش این قبیل برنامه این اختلاط ها به امری عادی تبدیل مس شود.

در زلزله بم و بحران کرونا بچه های حزب اللهی نقش آفرین بودند

وقتی زلزله بم اتفاق افتاد، بسیجیان منطقه ما در مسجد اعلام کردند که ما می خواهیم برای مردم این شهر کمک جمع کنیم. علی رغم اینکه ما در منطقه محرومی زندگی می کردیم یک تریلی ارزاق و پتو و … جمع شد یا در بحران کرونا همین بچه های حزب اللهی بودند که وارد عرصه شدند چه آنهایی که به بیمارستان رفتند، چه آنهایی که برای تغسیل رفتند و چه آنهایی که برای عفونت زدایی، تقسیم الکل و ماسک و … رفتند، همگی افراد مومن انقلابی حزب اللهی بودند. با مشاهده این فعالیت ها جوانانی که صبغه دینی هم نداشتند، وارد میدان می شدند.

با مشاهده صحنه های همدلی جوان غرب زده هم وارد میدان می شود

وقتی شما علم را برمی دارید و زمینه را مساعد می کنید، آنگاه آن جوانی که تتو کرده، شلوار پاره به پا کرده و موسیقی مبتذل گوش می دهد با مشاهده این صحنه های زیبای همدلی وارد میدان می شود؛ حضرت آقا هم فرمودند وقتی شما برای کار جهادی در یک منطقه می روید به منزله این نیست که همه کارها را شما بکنید، این کار جهادی زمانی خوب است که افراد آن منطقه ولو اینکه جهادی نباشند به کار بیفتند؛ بنابراین هدف گذاری آنها هستند اما به واسطه اینکه بچه های انقلابی دغدغه بیشتری نسبت به بقیه دارند، میدان دار، پیشران و تسهیل گر هستند.

لینک کوتاه مطلب : https://ahaad.net/?p=2661

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مرتبط ترین پست ها