تجربهی «آقای ابوالفضل گران» از فعالین حلقهی میانی در شهر پل سفید به شرح زیر است:
با نظام مهندسی شهر پلسفید که کارهای ساختمانی را انجام میدهد، صحبت کردم. گفتم: افراد را برای گرفتن اسکن و کپی از برگههای نقشههای ساختمانی مثل تاسیسات و برق آن ساختمانی که میخواهند بسازند، به مسجد ما بفرستید.
بیرون برگهای دو هزار و پانصد تومان میگیرد و من برگهای هزار و دویست تومان دریافت میکنم. از قبل نیز دو تا دستگاه چاپگر خریده بودیم. با این کار یک نفر نیز شاغل گردید و یک نفر را بالای سرش گذاشتم.
در روز تعداد زیادی برگه اسکن و چاپ میکند و بعد از همین برگهها کپی میگیرد. در طول هر ماه با پول حاصل از همین کار که از نظام مهندسی میآورند، کل هزینههای اجرایی دفتر و دستمزد شخصی که با دستگاه کار مینماید، تامین میشود.
علاوه بر این، با مراجعه کنندهها ارتباط میگیرم. فقط یک رفتار خوب لازم است و بعد به ایشان میگویم: پولی که به ما میدهید، خرج هزینههای مجموعه خیریه میشود، لذت میبرند. گاهی مثلا هزینه کپیها ۳۰۰ هزارتومان میشود و ۵۰۰ هزار تومان میپردازند و میگوید مابقی پول را هم صرف خیریه نمایید.
برخیها نیز ارتباط خود را حفظ و دوباره ماهانه پول واریز میکنند. خیلیهایشان نیز جذب مسجد شدند به نماز جماعت مسجدمان میآیند، باهم رفاقت و ارتباط داریم و خانوادههایشان هم در فضای مسجد رفت و آمد دارند.